چکیده:
هدف اصلی مقاله،تأکید بر نقش اساسی نظام دیوانسالاری در جریان توسعه ایران،به عنوان یک جامعه در حال توسعه است.برای این منظور نظریه آرمانی ماکس وبر درباره ویژگیهای دیوان سالاری مدرن که به طور عمده بر ویژگیهای دیوانسالاری جوامع صنعتی اشتمال دارد و نیز نظریه فرد ریگز1 که به بررسی ویژگیهای نظام دیوانسالاری در جوامع در حال توسعه میپردازد،مطرح میگردد.آزمون این دو نظریه در مورد نظام دیوانسالاری ایران نشان میدهد که الگوی آرمانی دیوانسالاری مارکس وبر با شرایط و ویژگیهای نظام اداری ایران انطباق ندارد ولی الگوی فرد ریگز دربارهء«جامعه منشوری»،بهتر میتواند نظام یاد شده را تبیین نماید.بخش عمده مدلها و الگوهای نوسازی و مطالعات و تحقیقات صورت گرفته،به جوامع و ساختارهای ؟ ؟ مربوط است.از اینرو یافتن الگو یا الگوهایی که با شرایط و ساختارهای جوامع در حال توسعه هماهنگ و منطبق باشد،بسیار سودمند است.الگوی«جامعه منشوری»ریگز و زیر مدل آن با جامعهء ایران-که از ابعاد سنتی،مدرن و صنعتی برخوردار است،انطباق دارد. اگر نظام دویوانسالاری ایران بخواهد در خدمت توسعه اجتماعی- اقتصادی قرار گیرد،اصلاح ساختار این نظام و پیراستن آن از کاستیها و نقاط ضعفی که در الگوی ریگز مطرح میشود،اجتنابناپذیر است.
خلاصه ماشینی:
"به نظر ریگز آنها که کارکرد سیاسی دارند،از قدرت اداری نیز برخوردارند و خلاصه اینکه نخبگان جامعه متشل از نخبگان قدرت و سیاستگذاران و دیوانسالاران در جوامع منشوری یگانهاند و در این شرایط طبیعی است که اینان قدرت را برای تأمین منافع خود بکار بندند و جامعه نتواند از امکانات و منابع خویش به نحو کارا بهره گیرد(قوام،1373،ص 109-110).
بررسی اهداف برنامههای اول و دوم توسعه اقتصادی-اجتماعی جمهوری اسلامی ایران نشان میدهد که این اهداف با شکست و ناکامی مواجه شده و دلیل اصلی آن نیز ناکارآمدی و نارسایی ساختار نظام اداری ایران بوده است(کاظمی،1379،ص 309-317).
علاوه بر این،موارد زیر باید مورد توجه قرار گیرد:کاستن از حجم اموری که تصدی آن با دولت است؛بازنگری در تشکیلات ادرای و اجرایی موجود و ادغام یا انحلال سازمانهای موازی و اضافی؛ایجاد یک نظام مبتنی بر ضوابط در زمینههای استخدام،ارتقا،انتصاب،بازرسی و نظارت؛ ایجاد و ترویج مدیریت مشارکتی؛ایجاد عدالت و ضابطهمند کردن امور در زمینه حقوق و دستمزد و نیز کم کردن فاصله میان حقوق کارمندان با سطح زندگی و معیشتی اقتصادی موجود در جامعه؛سعی در بالا بردن کیفیت کارکنان و مدیران و ارتقاء سطح علمی و تخصصی آن؛و در نهایت برخوردی جدی،ریشهای و همهجانبه با فساد در تمامی سطوح اداری.
از آنجا که مدیریت و ساختار ادرای بسیاری از کشورهای جهان سوم برای اجرای برنامهها و استراتژیهای توسعه مناسب نیست و بیآنکه با آداب و رسوم و فرهنگ این کشورها هماهنگی داشته باشد،اغلب جنبه تقلیدی دارد و نظام اداری ایران نیز از این مقوله مستثنی نیست."