چکیده:
در تاریخ قاجار،دورهء حکومت ناصر الدین شاه،نقطه عطف آشنایی و اقتباس ایرانیان از مظاهر تمدن غرب بود که هنوز برای ایرانیها ناشناخته بود.در دورهء مورد نظر آموزش و پرورش اجباری وجود نداشت و از سوی دولت نیز اقدامی جهت ترویج این تعلیمات صورت نگرفته بود و تعلیم و تربیت هر خانواده جنبهء خصوصی داشت.تا آن که برای نخستین بار از سوی دولت و به همت امیر کبیر نخستین مدرسهء عالی غیر دینی به نام دار الفنون تأسیس گردید،که در آن علوم و فنون جدید اروپا،از قبیل ریاضی،فیزیک،زبانهای خارجی، موسیقی...و طب با اسلوب اروپایی تدریس میگردید. در این دوره کتابخانه به صورت امروزی جزء نوادر بود،تا آن که نخستین کتابخانه به شیوهء جدید در دار الفنون احداث شد که بخش عمدهای از کتابهای مورد نظر آن و کتابهای متفرقهای دیگر توسط چند دستگاه چاپ سنگی که در تهران موجود بود،به چاپ میرسید.همچنین نخستین نشریه به نام وقایع اتفاقیه از سوی میرزا تقی خان امیر کبیر تأسیس گردید که گزیدهای از اخبار روزنامههای اروپا که میتوانست در تنویر افکار مردم مؤثر باشد در آن به چاپ میرسید.این مقاله بر آن است تا با استناد به گزارشهای سفرنامههای خارجی به هدف دولت ایران از احداث مؤسسات مدنی جدید پی ببرد و این نظریه را مطرح سازد که ناصر الدین شاه درک مشخصی از احداث این مؤسسات و پیامدهای آن نداشته است.
خلاصه ماشینی:
"در دورهء مورد نظر آموزش و پرورش اجباری وجود نداشت و از سوی دولت نیز اقدامی جهت ترویج این تعلیمات صورت نگرفته بود و تعلیم و تربیت هر خانواده جنبهء خصوصی داشت.
در این دوره کتابخانه به صورت امروزی جزء نوادر بود،تا آن که نخستین کتابخانه به شیوهء جدید در دار الفنون احداث شد که بخش عمدهای از کتابهای مورد نظر آن و کتابهای متفرقهای دیگر توسط چند دستگاه چاپ سنگی که در تهران موجود بود،به چاپ میرسید.
مراکز تعلیم و تربیت الف)مکتب تا پایان سلطنت ناصر الدین شاه،تعلیمات اجباریی وجود نداشت و از سوی دولت نیز هیچ اقدامی جهت اشاعهء تعلیمات ابتدایی صورت نمیگرفت و این کار تنها بر عهده والدین بود.
5 بجز این مدارس دینی،مدرسه دیگری به نام دار الفنون به همت و علاقه امیر کبیر و به منظور دسترسی به علوم و فنون اروپایی از سوی دولت تأسیس گردید که در آن علوم جدید از جمله ریاضی،فیزیک،جغرافیا،زبانهای خارجی،چون فرانسه و انگلیسی و روسی،موسیقی،نقاشی،علوم نظامی،داروسازی و طب با اسلوب اروپایی تدریس میگردید.
کارلاسرنا،بانوی جهانگرد ایتالیایی که در سیمین سال سلطنت ناصر الدین شاه به مدت یک سال در تهران زندگی کرده،دربارهء مطبوعات و نقش آن در جامعه ایران نوشته است: «تهران برای خود روزنامهای و روزنامه نگارانی دارد...
ق،به مدت دو سال در ایران به سر برد و طی این مدت اطلاعات مهمی دربارهء خاندان سلطنتی قاجار،مقامات عالیرتبه،تعزیه و قوانین عرف و شرع،منابع اقتصادی،کاخها باغها و کاروانسراهای تهران به دست آورد که آنها را در کتاب خود ارائه کرده است."