چکیده:
حمد الله مستوفی(750-680 هـ.ق)یکی از برجستهترین مورخان و جغرافیادانان نیمه دوم قرن هشتم است.به طوری که کمتر پژوهشگری است که بدون ارجاع به کتابهای وی بتواند سیمای کلی جهان اسلام از قرون اولیه تا زمان مؤلف را دریابد.یکی از مباحث بحث برانگیز در خصوص حمد الله مستوفی اظهارنظر وی در خصوص اسماعیلیان اعم از مستعلویه و نزاریان است.مقاله حاضر بر آن است تا دیدگاه وی را در خصوص اسماعیلیان،بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
"خواجه رشید الدین فضل الله یهودیزادهء نو مسلمانی بود که پدرش به عنوان طبیب، مدتی در قلاع اسماعیلیه9به سر برده و چون در زمانهء او تهدید اسماعیلیان وجود نداشت علی رغم جو زمانه که ناشی از اسلام آوردن مغولان و یافتن هویت مستقل از حکومت مغولان چین بود،با دیدی منصفانه و علمی به اسماعیلیان نگریسته و یا ارائهء تحلیلهای نسبتا علمی و واقعبینانه و البته مفصل،تاریخ آنان را به رشته تحریر در آورده است.
مستوفی در آغاز کلام خود و در سخن از نخستین خلیفهء فاطمی،المهدی، سخنان خود را به«صاحب سعید خواجه علاء الدین عطاملک بن صاحب دیوان جوینی»استناد میکند14و از این رو بایستی از همان آغاز تحت تأثیر جوینی قرار گرفته باشد و این امر تا حدودی بیانگر وسواس حمد الله در انتخاب منابع برای نگارش کتابش است: میان منابع تاریخ اسماعیلیان،تاریخ جهانگشای جوینی از جهت اطلاعات بلاواسطه و مستقیم از اسماعیلیان مهمتر بود،چه غیر از اطلاعات،وی به کتابخانه اسماعیلیان دستسی داشت،در حالی که اطلاعات رشید الدین فضل الله باواسطه و تا حدودی غیر مستقیم بود.
خواجه فخر الدین محمد قزوینی نایب امیر بوقا و برادرش خواجه سعد الدین مستوفی قزوینی پسر عموی حمد الله مستوفی بودند که در عهد ایلخانان ارغون در فرو گرفتن خواجه و پسرش خواجه هارون کوشیده که تفصیل این ماجرا را در:تاریخ مغول،صص 234-232 بخوانید،حمد الله مستوفی مخاصمت پسر عموهای خود با خاندان جوینی را تأیید و حتی مرگ صاحب دیوان جوینی را«کین مجد الملک یزدی»میداند و فخر الدین مستوفی را که با سعایت خواجه هارون نزد امیر آورق او را به قتل آوردند،حکومت روم به پاداش گرفت به جود و دانش و داد منصف میکند."