خلاصه ماشینی:
"در این نوشته کوتاه، ادعا دارم که هری پاتر نادانسته،به بزرگترین مسئله و نیاز روز جهانی پاسخ داده و ناخودآگاه،با روح زمانه همسو و همنوا شده و این توفیق عظیم، حاصل این همنوایی و همصدایی است.
در طول تاریخ و در فرهنگهای مختلف،داستانهای آخر الزمانی گوناگونی نگاشته شده که مشهورترین و *به نظر من،هری پاتر یک داستان آخر الزمانی یا آپوکالیپس است(هرچند که عناصر جذابیتهای عوامانه هم به آن افزوده شده است).
شباهتهایی که سبب میشود هری پاتر را در ردیف داستانهای آخر الزمانی طبقهبندی کنیم،از این قرارند: 1.
از این مختصر که عرض شد و با دلایل جزیی، اما فراوان دیگر،ارتباط هری پاتر با داستانهای آخر الزمانی آشکار میشود.
برای همین،هری پاتر که در انگلیس،تنها از سوی خوانندگان و مجلات عامهپسند مورد توجه قرار گرفته است،در آمریکا مورد توجه شدید منتقدان صاحبنام و جشنوارههای دینی و اجتماعی قرار میگیرد.
برای همین،هری پاتر که در انگلیس،تنها از سوی خوانندگان و مجلات عامهپسند مورد توجه قرار گرفته است،در آمریکا مورد توجه شدید منتقدان صاحبنام و جشنوارههای دینی و اجتماعی قرار میگیرد و محمل تفاسیر مختلف،از سویهها و رویههای گوناگون واقع میشود و دهها سایت اختصاصی هری پاتر ویژه نخبگان و اندیشمندان ایجاد میشود.
حال،با این پرسش روبهروییم که خانم رولینگ،چگونه توانسته در سالهای پایانی قرن، این دغدغه مشترک جهانی را در کسوت ادبیات و با بیانی غیر مستقیم،اما جذاب،مطرح کند و کتابش اینچنین در شرق و غرب عالم فراگیر شود؟ بیشک،این توانایی حاصل برنامهریزی و عقل نبوده،بلکه ناشی از نوعی سلوک فردی در ریاضتهای خاص روانی نویسنده بوده است."