خلاصه ماشینی:
"ح. مجاورت سنت و مدرنیته آنچه در باب روایت اسطورهای هری پاتر گفته شد،بدون شک به این معنا نیست که رمان هری پاتر یک اسطوره است،بلکه میتوان گفت داستانی امروزی و مطلابق ذوق بچهها و بازار امروز استک ه از حوادث و شخصیتهای اسطورهای و قدیمی تأثیر گرفته و معجون و مخلوطی از گذشته و حال پدید آورده است.
(حجوانی،1368،صص 66-46) امروز،پس از گذشت چهارده سال از آن نقد، میتوانم بگویم که رشد مخاطبهای کودک و نوجوان شازده کوچولو را افزایش داده است،اما هنوز بر این عقیدهام که شازده کوچولو(آگاهانه یا ناآگاهانه)،برای مخاطب ویژهای خلق نشده و بیشتر میتوان آن را حادثهای ادبی نامید که گروههای فرهیختهتر بچهها هم با آن ارتباط برقرار میکند،اما خالق هری پاتر،بیشتر چشم در چشم بچهها دوخته و برای آنها قصه گفته است.
میتوان پرسید که آیا رسانهها و دستگاههایی از این قبیل،خوش نمیدارند که هر از چندی کتابی را مانند چراغی در چشم و دل جهانیان روشن کنند؟در این صورت،چرا این اتفاق بهندرت رخ میدهد؟چرا از میان این همه اثر که آنها هم زیر تأثیر رسانههای تودهای و صنعت فرهنگی قرار دارند،فقط هری پاتر با چنین استقبالی روبهرو شده است؟آیا حق نداریم تأثیر رسانهای را فقط بخشی از عوامل موفقیت هری پاتر قلمداد کنیم و مایهها و قابلیتهای خود اثر را هم مد نظر قرار دهیم؟باید پرسید که موفقیت هری پاتر،در کشوری مثل ایران که دست کم دانشآموزانش،آنقدرها زیر تأثیر رسانهها قرار ندارند،چگونه قابل توجیه است؟از یاد نبریم که سطح مطالعه و رغبت به کتابخوانی در ایران،بسیار پایین است."