خلاصه ماشینی:
"و این از یک طرف سبب شده است که همگان بپندارند امر ترجمه در گذشته آموخته نمیشده است،و لذا در زمان حال هم به آموزش آن نیازی نیست؛و از طرف دیگر باعث شده است که اثبات همین مدعا(که ترجمه در گذشته به شیوهء شاگرد و استادی یاد گرفته میشده (1)-شادروان مهرداد بهار در گفتگوی مفصلی که سه چهار جلسه به درازا کشید،شرح مستوفائی دربارهء کلاسهای آموزش کادر حزبی و نقش آنها در پرورش سخنگو،نویسنده و مترجم به دست داد که تنها سایهای از آن در متن چاپ شدهء گفتگوی مزبور آورده شده است.
درست است که ما،همانطور که پیشتر گفتیم،اینک از وجود چندین کتاب ارزنده در زمینهء اصول و مبانی نظری ترجمه برخورداریم؛اما هیچیک از آن کتابها را نمیتوان به عنوان متن استانده برگزید و در آموزش ترجمه به کار بست؛چراکه کتابهای مزبور یا بسیار محدود و ناقصاند و تنها اطلاعاتی پراکنده دربارهء تاریخ ترجمه و برخی اصول و مبانی آن به دست میدهند؛و یا خود بر علومی دیگر استوارند که یاد گرفتن آنها در حدی که بتوان از آن کتابها استفادهء عملی کرد برای نوآموز رشتهء ترجمه نه میسر است،نه ضروری.
عوامل مزبور، فی الجمله،از این قرارند:1-تسلط کامل به زبانهای مبدأ و مقصد،2-احاطه به موضوع متن،3- آشنائی با دستگاه اصطلاحشناسی موضوع،4-رعایت آن جنبهها از متن که معمولا در زبانشناسی متن1و کاربردشناسی2مطرح میشود،از جمله جنبههای بافتاری3متن،جنبههای موقعیتی4آن،جنبههای مربوط به انسجام5متن و اسباب و ابزار صوری و معنائی آن،و نظائر اینها،5-توجه به تفاوتهای موجود میان سنتهای پیامرسانی در فرهنگ جوامع درگیر،6- توجه به لزوم زمینهسازی برای مفاهیم و مطالبی که در زبان مقصد بیسابقهاند،7-و بالاخره درک ضرورت ویرایش در امر ترجمه حتی پس از کسب مهارت و کاردانی کافی در ترجمه."