چکیده:
توافقات حقوقی در موضوعات وابسته به زمان در قالب عقد مستمر صورت می گیرد که دارای کارکردی زمان محور است. بر اساس همین وصف تمایزات ماهوی و حکمی قابل توجهی در این عقود بوجود آمده است که گونه مستقلی از انواع عقود را مبتنی بر تحلیل ها وتوجیهات حقوقی نمایان میسازد. قانون مدنی ایران تعریف مشخصی از این عقود ذکر ننموده است اما وجود مصادیق متعددی از عقود مستمر به عنوان عقود معین و نیاز به تحلیل ضوابط خاص آنها، بررسی جامع این دسته از عقود را ضروری میسازد. این مقاله در پی آن است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با اتکاء به رهیافتهای مطالعات تطبیقی در حقوق اسلام و حقوق غرب ابتدا ماهیت دقیق عقد مستمر و نقش زمان را در مورد آنها تحلیل نماید و در ادامه مهمترین تمایزات حقوقی آنها را شرح دهد. نتیجه این ارزیابی نشان میدهد لزوم سپری شدن زمان برای تحقق موضوع عقد مستمر، عامل تمایز و استقلال ماهوی این عقود است. تاکید بر این وصف ضرورت ضابطهمند کردن احکام عقد مستمر و تفاوتهای آن با عقد فوری را توجیهپذیر مینماید. این معیار در تعیین دقیق هر نوع مصداق عقود مستمر با نام و بینام کارآمدی لازم را خواهد داشت.
Legal agreements in time-dependent matters are made in the form of a Successive Contract that has a time-oriented function. Consistent with this description, these contracts have significant substantive and procedural distinctions which help an independent type of contracts emerge based on legal analyses and justifications. The Iranian Civil Code does not specify these contracts in particular; however, due to the prevalence of several instances of successive contracts as specific and the need to analyze their legal criteria, a comprehensive study of these contracts seems necessary. Drawing on the relevant literature and recruiting a descriptive-analytical design, the present study seeks to (a) analyze the precise nature of the successive contracts and the role of time in them and (b) explain their most significant legal distinctions. Findings suggest that the necessity of time-passage for the fulfilment of the subject of a successive contract is the very distinctive substantive characteristic of such contracts. The need for normalizing successive contracts and highlighting their distinctions with instant contracts is then justifiable. The criterion would be helpful in determining the instances of successive contracts- whether known or unknown.
خلاصه ماشینی:
در اين فرض ، زمان نقشي فراتر از ظرف تحقق تراضي و اجراي عقد ندارد؛ اما نوع ديگري از ارتباط زمان و قرارداد را نيز ميتوان سراغ گرفت که در آن زمان صرفاً به عنوان بستر انعقاد يا اثرگذاري عقد محسوب نميشود بلکه بر اساس توافق و انتخاب طرفين ، مؤلفه اصلي تعيين موضوع عقد است به گونه اي که سنجه و معيار مشخص کردن تعهدات قراردادي و ميزان عوضين و کاستي و افزوني آن ، بر اساس زمان تعيين ميشود.
از طرف ديگر اجاره مانند هر عقدي با موضوع انتفاع از اشياء (مقبل ، ٢٠١٧: ٥٣٥) عقدي مستمر است حتي اگر مستأجر به موجب قرارداد اقدام به پرداخت نقدي اجاره بهاء نمايد (بند ٣ ماده ٤٩ قانون مدني) زيرا بهره مندي او از منافع عين مستأجره در طول زمان و به شکل مستمر تحقق مييابد و براي تحقق محل التزام مطابق توافق طرفين ، ضروري است زمان در بازه مشخص شده سپري شود.
)Mazeaud, 2015: 400) در دسته دوم کشورهايي مانند ايتاليا ( ماده ١٤٦٧ قانون مدني) و بسياري از کشورهاي حقوق اسلام مانند مصر (مواد ١٦٠، ١/٢٧٠، ١/١٤٢، ١٥٩، ٥٣٠ و ٨٠٣ قانون مدني)، اردن (مواد ٢٤١ تا ٢٤٩ قانون مدني)، لبنان (مواد ١١٩، ١٢٢ و ٢٤٣ قانون مدني)، عراق ( ماده ١٧٩ قانون مدني)، سوريه (ماده ١٦٠) و ليبي (ماده ١٦١ قانون مدني) جاي دارند که در ١ - در اغلب کشورهاي نوع اول تعريف قانون مدني فرانسه پذيرفته شده است که بر اساس آن تعهدات عقد فوري، در يک واحد زماني قابل اجرا است و عقد مستمر، عقدي است که تعهدات حداقل يکي از طرفين در چند نوبت و در طول زمان اجرا ميشود: Le contrat à exécution instantanée est celui dont les obligations peuvent s'exécuter en une prestation unique.