چکیده:
یکی از مهم ترین نیازهای مسلم جوامع بشری، برخورداری از امنیت است که این موهبت با تدابیر دولت های حاکم بر آن ها سایه می گستراند. گرد آوری اخبار و اطلاعات امنیتی از اصلی ترین اموری است که حکومت ها برای تامین امنیت به آن نیاز دارند و حکومت اسلامی نیز در بدو شکل گیری و استمرارش از این امر بی نیاز نبوده است؛ به گونه ای که رسول گرامی اسلام (ص) و علی (ع) در این راستا، با رعایت اصول اخلاقی و موازین شرعی، نسبت به این امر اهتمام ویژه ای می ورزیدند. در تایید این ادعا شواهد بسیاری در منابع تاریخی و روایی وجود دارد که در این مقاله به نمونه هایی از آن موارد مانند نفوذ و جاسوسی، گشت و شناسایی، مصاحبه و بازجویی، بازرسی، شنود، تعقیب و مراقبت، استفاده از گزارش های مردمی و مخبران داوطلب و ... پرداخته شده و سعی شده است با تطبیق تدابیر و اقدامات رسول خدا (ص) و حضرت علی (ع) با اصطلاحات و تعاریف نوین اطلاعاتی و امنیتی، زمینه جهت شناخت ساده تر رویکردهای امنیتی آن بزرگان فراهم آورده شود.
خلاصه ماشینی:
١ اما اخبار و اطلاعاتی که با امنیت و مصالح جامعه سروکاردارد و نادیده انگاشتن آن ها موجب زیان همگانی و صدمه به منافع ملی کشور میگردد میبایستی توسط مسئولان یک کشور، تحت مراقبت و نظارت قرار گیرد؛ همچنین به منظور جلوگیری از توطئه و مکر صدمه زنندگان به منافع ملی ودینی، لازم است به تشکیلات شان نفوذ و به اسرارشان نقب زده شود و از راه های مختلف بر اخبار و اطلاعات مربوط به تحرکات و اقداماتشان دست یافت که خداوند در این باره فرموده است : "هیچ دستبردی به دشمن نمیزنند مگر اینکه در قبال آن برایشان عملی صالح نوشته میشود"(توبه ، آیه ی ١٢٠)٢ و از آنجا که نیل به این امر در گرو دستیابی به اخبار و اطلا عات دشمن است ، پیامبر گرامی اسلام (ص ) در شب جنگ احزاب ، اصحاب را مخاطب قرار دادند و فرمودند: "آیا کسی هست که از دشمن برای من خبر بیاورد تا خداوند روز قیامت او را در کنار من قرار دهد؟"(طبری، ١٣٨٧: ٥٧٩).
رسول مکرم اسلام (ص ) به نیکوترین وجه ، از این روش برای کسب اخبار و اطلاعات امنیتی بهره میبرد به عنوان مثال ، وقتی پیامبر(ص ) از قصد حمله ی قبایل ثعلبه و محارب به اطراف مدینه و تجمع آن ها گرد شخصی به نام دعثور بن حارث با خبر شد، به همراه چهار صد و پنجاه تن از یاران ، به قصد آن ها از مدینه بیرون آمدند و در میان راه اصحاب حضرت (ص ) به مردی از بنی ثعلبه بر خوردند که بنا بر اظهار خودش ، به منظور سیاحت عازم یثرب بوده است ؛ اصحاب طی مصاحبه ای از وی پرسیدند: آیا به گروهی بر نخوردی و یا خبری از قوم خود نداری؟ گفت : نه ، فقط شنیدم که دعثور بن حارث با گروهی از قوم خود، از قبیله بیرون رفته است .