چکیده:
جاده ابریشم از شاهراه های منحصر به فرد در جهان باستان در سده ها و سال های طولانی بود که شرق و غرب عالم آن روزگاران را به هم پیوند می داد. ارتباط میان شرق و غرب در دنیای کهن در نبود راه های امن و آسان هوایی، دریایی ومجازی روزگار ما، که روزانه و به آسانی هزاران محموله مادی و معنوی را جابه جا می کنند، تنها ازمحدود راه هایی صورت می گرفت که به نسبت حمایت و همراهی حکومت ها در بلاد مختلف و کثرت تردد و وفورکالا در آن، آن ها را به راه های شناخته شده ورسمی ومقبول تبدیل کرده بود.جاده ابریشم با همه.قابلیت ها و ویژگی های اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی که داشت، در گذر زمان به یک شاهراه بازرگانی تبدیل شد و در میان ملل شهرت جهانی پیدا کرد. از این باب تمدن های قدیم در سه.قاره آفریقا و اوراسیا را به هم پیوند می داد. تنوع طبیعی، فرهنگی و معیشتی قلمروهای متعددی که این جاده پر آوازه از آن ها می گذشت، سبب گردید تا علاوه بر حمل کالا وجابه جایی محموله های مادی مورد تقاضای سرزمین ها وبلاد در دو سوی این راه، خواسته یا ناخواسته، اعتقادات، باورها، آداب، عقاید و ادیان بسیاری را هم از سرزمینی در یک سوی جهان، به دیگر سو منتقل می شد و بدین سان باورمندی ملت ها از آرا و اعتقادات دیگر ملل تاثیر می پذیرفت و غنی می گردید. مسیحیت از غرب، در امتداد راه ابریشم و در گذر از سرزمین های پیرامونی دریای مدیترانه، سیاه، خزر، آرال، بایکال و بالخاش، به شرق دور راه یافت و آراء و عقاید زرتشت، بودا، مانی، مزدک، کنفوسیوس و اسلام و نحله های عرفانی واعتقادات خاص یک ملت به دیگر بلاد رسوخ و نفوذ کرد و علاوه بر انتقال و جابه جایی این عقاید و ادیان، سبب رشد و گسترش ایده ها و آرای مطرح در آن ها گردید.
خلاصه ماشینی:
ادیان بزرگ روزگاران باستانی، از جمله مسیحیت ، بودیسم ، زرتشتی، اسلام ، و نحله ها ومسلک های عرفانی وعقیدتی فلاسفه و مصلحانی چون سقراط ومانی و مزدک و کنفوسیوس ، به صرف حضور در این شاهراه جهانی در قالب کاروان ها وکاروانیان در طول سده های بسیار به سرزمین بیگانه ، ازمکان مبدأ خود راه یافت و علی رغم همه ی تأثیرپذیریها و تأثیرگذاریها در بلاد دیگر به اشکال مختلف ظاهرگشت .
در خصوص محتوای فرهنگی و معنوی جاده ی ابریشم در همه ی گستره ی قلمرو و محدوده ی وسیع آن در شرق و غرب روزگاران کهن ، مسائل و موضوعات شایان توجهی را میتوان مورد مداقه قرار داد که از آن میان نفوذ ادیان مختلف از طریق این شاهراه به دیگر نقاط جهان است (گیرشمن ، همان : ٤٢٧) گویش های ایرانی در گذر از جاده ی ابریشم و در حالتی تدریجی ، جای خود را به زبان های ترکی داد (بار تولد ،١٣٧٦، ٥٦).
از عهد اشکانی تا دوره ی فرمانروایی ساسانی ، گرایش به دیانت بودیسم اقوام شرق ایران در حدی بود که تعدادی از آن ها به عنوان مبلغان بودایی و عهده داری دیگر وظایف مرتبط ، در قالب کاروان های تجاری شاهراه ابریشم از آسیای میانه به چین و سرزمین های آسیای جنوب شرقی رفتند و آیینی که بر حسب متقضیات فرهنگی و قومی شبه قاره ی هند در جنوب آسیا طلوع کرده بود، با نقش آفرینی مبلغان از قرن دوم میلادی به بعد در قالبی نو و در کالبد نحله ی ماهایانا و آمیخته به اعتقادات زرتشتی، به عنوان نقطه عطفی در تاریخ تحولات و توسعه این آیین به خاور دور رسید.