خلاصه ماشینی:
"سجادهچی علاوه بر این چند فیلمنامه برای مجموعههای تلویزیونی نوشته است که تعدادی ساخته شدهاند و برخی از آنها نیز در دست ساخت هستند.
ولی چنانچه فیلمنامهنویس مثلا قصد اقتباس از یک اثر شکسپیر یا یک فولکلور ملی خود را داشته باشد نظر به تکراری بودن موضوع و به خصوص داستان در این اثر تازه اصالت با تکنیک و نحوهء روایت خواهد بود.
پیش از نگارش طرح با استفاده از منابع کتابخانهای اطلاعاتی دربارهء موضوع کار به دست میآورم و بعد اگر نیاز باشد به تحقیق میدانی میپردازم و از افراد صاحبنظر اطلاعات لازم را کسب میکنم.
در حالت دیگر ابتدا شخصیتی خلق میشود که ممکن است هویتی کاملا مستقلانه داشته باشد و چه بسا که شخصیت قصه و حوادث را تحت-الشعاع قرار داده و خود سب پیشبرد داستان شود.
در بسیاری از موارد شخصیت ممکن است در مسیر گسترش داستان تغییراتی یافته و هویت خود را به دست آورد چنانکه حتی با طراحی اولیهء شخصیت که موردنظر فیلمنامهنویس بوده،تفاوت یابد.
*آیا برای شخصیتهایتان خارج از طرح و فیلمنامه شناسنامه نیز فراهم میکنید؟ -این کار درست و سودمندی است که فیلمنامهنویس شناسنامهای از شخصیتهای خود داشته باشد.
مثلا اگر فیلمنامه موضوعی عاطفی داشته باشد باید این رابطه میان زن و مرد مطرح شود و دو شخصیت اصلی از دو جنس مخالف باشند.
*هالیوود همواره برای بسیاری از کشورها الگوی سینمایی موفقی دستکم به لحاظ تجاری بوده (به تصویر صفحه مراجعه شود) آیا فکر نمیکنید اگر این تجربه هالیوود در ایران به کار گرفته شود وضعیت فیلمنامهنویسی بهتر خواهد شد؟ -من تصور نمیکنم تجربهای که دیگران کسب کردهاند ما هم بتوانیم کسب کنیم."