چکیده:
احیای گذشتهء تاریخی وسیلهای برای بیدار روح وطنپرستی است.در ایران معاصر،این فکر با جنبش مشروطیت همراه بود.شاعران بسیاری از جمله نسیم شمال با سرودن اشعاری حماسی و ملی از یک سو و از سوی دیگر شکوهآمیز و منتقدانه،تلاش کردند گذشته و تاریخ حماسی پیشین را زنده کنند.آنها با یاد کردن از حماسههای گذشته یا گریستن بر وضع کنونی،به تحریک عواطف ملی کمک کردند.واقعیتهای تلخی که کشور ایران در زمان مشروطه داشت، هر ایرانی خصوصا هر شاعر ملی را اندوهگین و پرخاشگر میکرد.لحن اشعار نسیم شمال منتقدانه و پرخاشگرانه است؛با این حال گاهی یأس و ناامیدی نیز در آن دیده میشود.
خلاصه ماشینی:
"وی معتقد است که مشکل کشور با اتحاد حل میشود و میگوید: داروی درد ایران،امروز اتفاق است الطافکم مزیدا؛ایامکم سعیدا هر چند جنگ و دعوا در صفحهء فرنگ است آوخ که شیشهء ما در زیر این دو سنگ است ایرانیان نخوابید امسال عرصه تنگ است لطافلکم مزیدا؛ایامکم سعیدا31 و نیز در قصیدهء«دندان مار»میگوید: ای ملت غیور،کنون وقت غیرت است ای ملت نجیب،کنون روز همت است مذهب ز دست رفت و وطن در مذلت است مسلم مطیع ظالم و کافر نمیشود دندان مار دستهء خنجر نمیشود41 اشرف الدین دعوت خود را بر جوانان وطن متمرکز ساخت؛زیرا آنها از نظر وی پایهء آینده هستند.
آنان را به دفاع از کشور و مبارزه با دشمنان وطنشان دعوت میکند: ای جوانان وطن،نونهالان وطن،میرود جان وطن موقع دادرسی است،روز فریادرسی است دشمن از چارطرف،گرد ایران زده صف،ای پسرهای خلف موقع دادرسی است،روز فریادرسی است تاج سیروس چه شد،تخت کاووس چه شد،عار و ناموس چه شد موقع دادرسی است،روز فریادرسی است خیز ای تازه جوان،شو سوی جنگ روان،تا به کی این خفقان موقع دادرسی است،روز فریادرسی است51 معلوم است که دعوت به بیداری و روح وطنپرستی برای برانگیختن همت مردم و مقایسهء گذشته شکوهمند با واقعیت تلخ موجود،منتهی میشود به برانگیختن خشم پادشاهان و دولتمردان."