چکیده:
معاد جسمانی و حشر اجساد مادی از جمله مسائل دشواری است که اذهان متفکران را از مکاتب فکری متعدد جهان اسلام،به خود مشغول نموده است. برخی آن را انکار نموده و برخی دیگر به صرف اعتقاد وحی آن را پذیرفتهاند و برخی نیز به حشر تن دیگری غیر از تن جسمانی این جهانی قائلند. ملا صدرا با توجه به تمام تلاشهای پیش از خود،میخواهد بر اساس مبانی فلسفهء متعالیه،معاد جسمانی را اثبات عقلی نماید.او یازده مقدمه بر اثبات معاد جسمانی ذکر نموده و بر این باور است:مکاتبی که هریک از آن مقدمات را نپذیرفته باشند از عهدهء حل معاد جسمانی برنمیآیند،از جمله مقدمات پذیرفته شده از طرف ملا صدرا حرکت جوهری،تشخص به وجود و تحصل صورت به ماده است که همراه دیگر اصول،نقش اساسی را در تبیین معاد جسمانی ایفا میکند.
خلاصه ماشینی:
"گروهی دیگر که به عقلگرایان مشهورند،تلاش مینمودند به تبیین عقلانی از آیات و روایات بپردازند؛اینان آیات و روایاتی که به نوعی از لحاظ ظاهر،با حکم صریح عقل در تعارض بود تأویل مینمودند،مثلا بر خلاف گروه اول که عرش و دست خداوند را به صورت محسوس تبیین میکردند،آنها چون اثبات مینمودند که جسم و صفات جسمانی برای ذات واجب الوجود محال میباشد،ظاهر آیات و روایات را که در ظاهر معارض حکم عقل بود،به امور دیگری غیر معنای ظاهر تأویل مینمودند،اما در این بین ملا صدرا از جمله افرادی بوده که به تلاش هرده جریان در نحوهء تبیین متون دینی اشراف داشته است.
آنچه تا اینجا ملاحظه گردید آن بود که تن آدمی در مسیر حرکت تبدیل به یک ساحت دیگر از وجود و یا یک نوع تن دیگر میشود که ملا صدرا آن را تن روحانی یا مثالی میداند اینک باید تأمل نمود که آیا این عالم اساسا وجود دارد،به همین دلیل ملا صدرا بلافاصله مقدمهء بعدی را که در مقدمهء هفتم اسفار میباشد مطرح مینماید و تلاش میکند وجود تن روحانی را اثبات نماید.
انسان در ابتدای وجود در مقام ادراک امور خارج از ذات خود احتیاج به مشارکت مواد و صور دارای وضع و محاذات جسمانی دارد و در مقام رجوع به عالم برزخ و قیامت جمع این ادراکات قائم به جهت غیب نفس و باطن روحند و نفس بعد از خلع جلباب بدن هرچه را ادراک نماید دون مشارکت جهات قابل شهود نماید،لذا در آخرت انسان به آنچه که اشتیاق دارد به صرف تصور برای او حاضر میشود و صرف تصور او امری غیر از حضور و شهود متصور نمیباشد."