خلاصه ماشینی:
"جلال الدین میرزا از نخستین کسانی بود که در تأثیر همین جبنهء انحراف و سوء تفاهم از ناسیونالیسم میپنداشت که باید زبان فارسی را از ننگ آمیختگی با زبان عربی،بعنوان زبان بیگانه،پیراست و کتابی تاریخی در «داستان پادشاهان پارس»به نام نامهء خسروان به فارسی سره نوشت(چاپ 1285)و آن را برای میرزا فتحلعلی آخوند زاده(1812-1878)فرستاد و در نامهای برای او نوشت: چون بنده به این اندیشه افتادم که زبان نیاکان ما که چون دیگر دانشهامان به تاراج تازیان رفته و اکنون جز نامی از او نمانده،به زبانی بگویم و به روش چیز نویسی فرنگیان،که اکنون دانایان روی زمیناند،نامهای بنگارم که شاید مردمان زادبوم را سودی بخشد.
30 طالبوف در جایی دیگر از سیاست طالب از مورخانی مانند لسان الملک سپهر و شاعران چون قاآنی که خدمات پر ارزش میرزا تقی خان امیر کبیر،صد اعظم ناصر الدین شاه،را به جانشین بیکفایت او میرزا آقاخان نوری نسبت داده و یا به ناحق هجوش کردهاند چنین انتقاد میکند: اگر سپهر بیمهر(لسان الملک سپهر)برای این که دو هزار تومان از مواجب او که یک نفر مستوفی بود کاسته،همهء کارهای او(امیر کبیر)را بعنوان میرزا آقاخان نوری بسته و ساحت کفایت او را پاک شسته،معلوم است رونق بازار آفتاب نکاهد.
در مطالعهء کلی افکار و آثار میرزا عبدالرحیم طالبوف و نقد ادبی میتوان نتیجه گرفت که او از جملهء روشنگران ایرانی در قرن نوزدهم میلادی است که همزمان با نگرش عقلی انتقادی به مسائل اجتماعی و سیاسی به ادبیات کهنه و عقب افتادهء زمانهء خود نظری انتقادی دارد."