خلاصه ماشینی:
"مثلا حرف بزند، بخواهد احساسات و عواطف انسانیاش را بروز بدهد؛چنانکه در این داستان،دخترک چینی(قهرمان داستان کتابی را راوی دارد میخواند)مداد پاککن برمیدارد و مرزهای(خطهای سیاه)کشور را پاک میکند،این رفتار اگر برای مخاطبان کودک،خوب نوشته و از سوی مخاطبان کودک خوب دریافت شود، تخیلی از نوع واقعیتهای ثانویه است.
بنابر آنچه تاکنون گفته شد،به نظر میرسد که در شکلپذیری این داستان،چند لایهء روایی و شبکه روایت دخالت و سهم دارد: لایهء اول)روایت راوی داستان است که با خواندن قطعه شعری،به این صرافت میافتد که شاعر و موقعیت جغرافیایی،فرهنگی و سیاسی او را بشناسد.
لایهء دوم)روایت آن دخترک چینی است که در متن کتاب داستان اولی حضور و نقش دارد و پا به پای راوی داستان«امپراتور کلمات»(داستان ساختهء ذهن احمد اکبرپور)پیش میآید.
لایهء سوم)روایتهای معترضه و گریزناپذیر داستاننویس(احمد اکبرپور)است در جاجای متن خود-هرچند درون پرانتز-حاضر و ظاهر میشود و دخالت و داوری میکند و البته روایتهای قصهء داستان خود را امروزیتر جلوه میدهد: «فکر کرد اگر چند صفحه از کتاب را بخواند،میتواند حدس بزند که کتاب به درد بهخوری هست یا نه(اما نمیگوییم که این روش درستی است،ولی اینطوری کتاب میخواند).
با توجه به آنچه گفته شد،آیا«امپراتور کلمات»یک رمان نوجوان است؟رمان نوجوان یعنی چه و چه جایگاهی در ادبیات داستانی امروز ایران دارد؟برای پاسخ دادن به این پرسشها-که ممکن است در مورد نقد کتابهای دیگر این نویسنده نیز مصداق پیدا کند و مطرح شود-ناگزیرم گریزی به تاریخچهء ادبیات نوجوان بزنم: دوران نوجوانی،دوران بحثانگیزی است، بحث دربارهء نوجوانی،نه ازنوع چیستی و چرایی، بلکه از نوع چگونگی رفتاری در این حوزهء سنی است."