خلاصه ماشینی:
"اما بحث قدری جزئیتر و ریزنگرانهتر دربارهء آن: همچنانکه خوانندگان آن نقدها آگاهاند و در ابتدای این نوشته نیز یادآوری شد،در آن بیست و هشت صفحه نقد،از چهار جنبهء«تاریخی»، «تصویرگری»،«انطباق نثر یا مخاطبان»و «جنبههای ویرایشی»،به معدودی از جلدهای این مجموعه نگریسته شده بود.
یعنی اجازه میداد که فزندانش،بدون پیشداوری احتمالی القاشده از سوی پدر،لا اقل سه-چهار جلد از این مجموعه را میخواندند؛تا معلوم میشد که آیا بهراستی نثر این مجموعه برای گروههای سنی ادعا شده،تا این حد دشوار و خطرآفرین است!تجربهء فوق العاده محدود من در این ارتباط،در مورد فرزند دورهء راهنمایی تحصیلیام،که مثبت بود.
برای اطلاع دوستان منتقدی که بدون مراجعه به این کتابها و آشنایی با آنها،از موضع یک فرد کاملا مسلط و آگاه،دم از«واژگان»قابل فهم نوجوانان میزنند و مرا به بیتوجهی به آنها متهم میکنند و آنگاه دربارهء نثر این مجموعه حکم قطعی صادر میکنند،از کتاب فارسی هریک از کلاسهای پنجم دبستان و اول و دوم و سوم راهنمایی یک نمونه نثر مورد استفاده قرار گرفته در این کتابها را میآورم، و قضاوت را به عهدهء خوانندگان محترم میگذارم: الف.
آقای رحماندوست،در بخشی دیگر از نقدش، تعدادی از واژهها و ترکیبهای به کار گرفته شده در نثر«از سرزمین نور»را استخراج کرده،و به عنوان شاهد سخن خود برای دشواری این نثر آورده است.
اما اگر آقای رحماندوست،پیشتر،پرسهای در واژههای به کار رفته در کتابهای درسی دورهء راهنمایی تحصیلی زده بود،قطعا درمییافت که در این کتابها،لغتههای دشوار بسیاری برای بچهها معنی شده است؛و آنان نیز موظف به حفظ کردن این معانی و سپس پس دادن درس آنها بودهاند."