چکیده:
عدالت سرچشمه فضایل انسانی و مکارم اخلاقی است و در ارزیابی حکومتها و رفتار حاکمان نیز همواره یکی از مهمترین معیارها به شمار می رود. در میان معدود حاکمانی که در طول تاریخ به عدالت شهره شده اند، قطعا نام امام علی(ع) میدرخشد و در حکوم ت وی، نمونه کاملی از اجرای عدالت و مساوات در همه زمینه ها دیده میشود. رفتار عادلانه او در عرصه های مخت لف فردی، اجتماعی و سیاسی و دغدغه ها و نگرانیهایش برای برقراری مساوات در جامعه، از صفحات زرین تاریخ صدر اسلام و شایسته تبعیت از سوی حاکمان مسلمان است. در این مقاله جایگاه نظری و عملی عدالت در سیره آن حضرت مورد بررسی قرار گرفته است.
Justice is the source of human virtues and ethical wisdom, and it is always
considered as one of the most important criteria in assessing governments and the
behavior of rulers. Among the few rulers who have been renowned for justice in
history, Imam Ali's name is definitely shining, and in his government a perfect
example of justice and equality is seen in all areas. His fair behavior in various
personal, social and political fields, and his concerns about equality in society, is
one of the golden pages of the early history of Islam and deserves to be followed
by the Muslim rulers. In this article, the theoretical and practical place of justice
in his tradition has been studied.
خلاصه ماشینی:
ابن عباس روايت ميکند که علي(ع ) در روز دوم خلافتش خطاب به مردم فرمود: "بدانيد که تمام زمين ها و اموالي که عثمان از بيت المال بخشيده است بازپس گرفته خواهد شد، زيرا حق قديم را چيزي از بين نميبرد و اگر آن اموال را بيابم در حالي که کابين زنان شده و در شهرها پخش باشد، به جاي نخست شان بازخواهم گرداند" (همان جا).
دقت و حساسيت علي(ع ) در مخالفت با ايجاد گروهي تحت عنوان خواص و خوديها و سوء استفاده هاي احتمالي آنان از موقعيت شان به حدي بود که در ايام خلافتش ، وقتي براي عيادت يکي از ياران صديق و مخلص خود به نام صعصعۀبن صوحان به منزل او رفت ، ضمن عيادت و دلجويي به او فرمود: "اي صعصعۀ؛ نکند عيادت من از خودت را مايه برتري جويي و تفاخر نسبت به قومت قرار دهي!" صعصعۀ گفت : "به خدا قسم که چنين نخواهد بود اي اميرمؤمنان ، بلکه آن را نعمتي ميدانم و سپاس گزارم " (ثقفيکوفي، همان : .
دختر علي(ع ) وقتي اين سخنان را شنيد به ايشان عرض کرد: "اي اميرمؤمنان ؛ من دختر تو و پاره تنت هستم ، چه کسي شايسته تر از من براي استفاده از آن است ؟" و امام پاسخ داد: "اي دختر عليبن ابيطالب ؛ از حق مگريز، آيا همه زنان مهاجرين در روز عيد با چنين زينتي خود را ميآرايند؟" ابن ابي رافع گويد که در نهايت گردن بند را از دختر اميرالمؤمنين ستاندم و به بيت المال بازگرداندم (مجلسي: همان جا؛ مفيد: همان جا).