چکیده:
رضاشاه به دلیل ایجاد اصلاحات وتشکیل دولت مطلقه مدرن و یکسان سازی فرهنگی مورد نظر خود نیازمند به بازسازی هویت ملی جدید بود و به همین جهت برای رسیدن به مقصودش » بسیاری از مورخان ایندوره را موظف ساخت تا با بهره گیری از روش تاریخنگاری ناسیونالیستی به این کار بپردازند . به همین دلیل این نوع تاریخنگاری در دوره رضاشاه پهلوی بسیارمورد اهمیت قرار گرفته است . نظریه ناسیو نالیستی تاریخنگاری بمانند بسیاری دیگر از نظریه های تاریخنگارانه » ترکیبی است از استدلالهایی که بیانگر اشتراکاتی از ایران و نشانه های آن روایت پیوسته و متداوم از گذشته سرزمین ایران» تاریخ پرعظمت ایران باستان » تقدیس ارزش های ناسیونالیستی مانند استقلال خواهی و تصویر و تصور ایران یکپارچه که همگان به آن نگاهی یکسان و ستایش آمیز دارند .در پژوهش حاضر تلاش شده تا این نوع تاریخنگاری مورد بررسی قرار گرفته و ضمن تاکید نگاه ناسیو نالیستی حاکم بر این دوره » برخی ازمتون نگارش یافته در این مقطع تاریخی نیز مورد توجه واقع شوند . ارائه نوعی تفسیر و تحلیل ویژه از ترکیب ها و اشتراکات ملی و مذهبی که به صورت بارز و آشکار در آثار تاریخی ایندوره به چشم می خورد که تغییر نگارش تاریخ ایران و تغییر سبک و نگاه به آن را به روشنی نمایان می سازد .
Reza Shah's reforms and formation of the modern absolutist state and desired cultural assimilation
requires the reconstruction of a new national identity and In order to achieve the purpose, many historians
of this period are obliged to build up enjoying nationalist historiography approach to this work. That's
why this type of historiography during Reza Shah Pahlavi Bsyarmvrd is important. Like many other
nationalist theory historiography historiographical theories, the combination of Iran and symptoms of
common arguments that represents continuous and consistent narrative of the past Iranian territory, Przmt
ancient history, Sanctification nationalist values such as independence and integration of image and
thought that it all look the same and are complimentary. In the present study attempts to examine this type
of historiography and emphasize finalists Nasyv look over this periodSome of the texts were written in
this moment of history are also considered. Providing a detailed and specific analysis of national and
religious composition and feed for clear and obvious that in this period there are monuments Change
history and change the style of writing code and look at it clearly reveals.
خلاصه ماشینی:
رضاشاه و پروژه تاريخ نويسي ناسيوناليستي در ايران دکتر مهدي گلجان 1 2 سپيده افشاررضايي چکيده : رضاشاه به دليل ايجاد اصلاحات وتشکيل دولت مطلقه مدرن و يکسان سازي فرهنگي مورد نظر خود نيازمند به بازسازي هويت ملي جديد بود و به همين جهت براي رسيدن به مقصودش ، بسياري از مورخان ايندوره را موظف ساخت تا با بهره گيري از روش تاريخنگاري ناسيوناليستي به اين کار بپردازند .
(شعبان زاده ،همان : ١١٦-١١٩ ؛ حسن زاده ، ١٣٨١: ٣٢) متون تاريخنگارانه : مي توان گفت مجموعه اين کردارها به توليد و باز توليد گفتمان ناسيوناليسم دوره پهلوي مي پرداختند ، گفتماني که بر اساس گزاره هاي مختلف صورتبندي شده بود ، گزاره هايي که بر " ازلي بودن ملت ايران " ، " زبان فارسي عامل هويت بخش " ، " زبان غيرفارسي عامل پراکندگي ايران و تفرق " ، " قدرتهاي محلي تهديدگران يکپارچگي ايران " ، "تاريخ دريچه عظمت گذشتگان " ،" ترکان نابودگران عظمت و افتخارات ايران "،" نژاد آريايي نژاد برتر " تاکيد داشتند و بر اساس اين گزاره ها بود که گفتمان تاريخنگاري ناسيوناليستي تحت تاثير تفکر رضاشاه و دولت مطلقه مدرن او شکل گرفت .