چکیده:
برخورداری از یک نظام رفتاری و اخلاقی در روابط میان افراد، جوامع و ملتها ضروری است. با توجه به کامل بودن دین اسلام و خاتمه یافتن رسالت انبیای الهی، انتظار میرود که این دین در تعامل با ادیان و بهویژه اهل کتاب که معتقد به خدای واحد و کتاب آسمانی هستند، به گونهای نظاممند عمل کند. این مهم به عللی، از جمله فراوانی پیروان مسیحیت و سابقه تاریخی تعامل اسلام با آنان و در مقایسه با تقابلی که یهودیان با مسلمانان داشتهاند، در ارتباط با مسیحیان ضرورت مضاعفی پیدا میکند. بهطور مسلّم طراحی نظام اخلاقی بدون در نظر داشتن نظریه «ارزش»، آن نظام اخلاقی را بیهویت و بیمعنا میسازد. بنابراین قبل از هر چیز در تعامل با مسیحیان، باید به تبیین نظریه «ارزش» در ارتباط با آنان پرداخت. از دیدگاه اسلام هدف از خلقت انسان رسیدن به مقام قرب الهی از طریق عبودیت و بندگی خداوند یکتاست. این مقاله به روش تحلیلی ـ توصیفی کوشیده چگونگی دستیابی به این هدف، بهمثابه کاملترین راه رسیدن به کمال و سعادت واقعی را در ارتباط با مسیحیان و براساس آیات قرآن کریم نشان دهد.
Having a behavioral and moral system in the relations between individuals, communities and nations is necessary. Considering the completeness of the religion of Islam and the completion of the mission of the prophets of God, it is expected that this religion works in a systematic way in interaction with other religions, especially the People of the Book who believe in one God and the divine book. This issue, for reasons such as the abundance of followers of Christianity, the historical interaction of Islam with them and the confrontations that Jews have had with Muslims, becomes more necessary in relation to Christians. Certainly, designing a moral system without considering the theory of "value" makes that moral system meaningless. Therefore, before anything in interaction with Christians, it is necessary to explain the theory of "value" in relation to them. From the point of view of Islam, the purpose of human creation is to reach the position of closeness to God through worshiping and serving God alone. Using analytical-descriptive method and foucsing on the verses of the Holy Qur'an, this paper seeks to show how to achieve this goal, as the most complete way to reach real perfection and happiness in relation to Christians.
خلاصه ماشینی:
نظريه «ارزش» در نظام اخلاق تعامل با مسيحيان از ديدگاه اسلام ( حسن صفايي/ دانشپژوه دکتري اديان ابراهيمي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني( hasansafaee1395@gmail.
مطابق اين ديدگاه در اين عالم هيچ ارزش واقعي وجود ندارد و منشأ تمام ارزشها به درون انسان محدود ميشود و درستي يا نادرستي يک چيز از لحاظ اخلاقي به نوع احساس ما درباره آن وابسته است (مک ناوتن، 1386، ص 15).
بر همين اساس، اسلام مسيحيان را به بازگشت و پايداري در مسير حقيقت دعوت ميکند و از هرگونه تفسير و پندار خلاف واقع در امر دين، از جمله مسئله «تثليث» (فرزند داشتن خداوند) برحذر ميدارد و به تبيين حقيقت بشري حضرت عيسي( بهمنزله پيامبر الهي ميپردازد و از آنان ميخواهد که از پيامبر اکرم( تبعيت کنند.
چون غايت تعامل با مسيحيان تأمين سعادت و تقرب آنان به درگاه الهي است، اسلام در اين زمينه از تمام اسباب و لوازم هدايت بهره جسته است.
علاوه بر اين با توجه به محدوديت شناختهاي انسان در تشخيص مسير سعادت، حکمت الهي اقتضا ميکند تا پيامبران در ميان مردم باشند و آنان را به سوي سعادت و کمال سوق دهند (مصباح يزدي، 1379، ص 15ـ16).
اما با توجه به اينکه گرايشهايي (مانند حقيقتجويي، کمالخواهي، ميل به جاودانگي و ميل به پرستش) در درون همه انسانها وجود دارد (رجبي، 1388، ص 126)، در نظام اخلاق تعامل با مسيحيان از ديدگاه اسلام، تمام سازوکارهای رسيدن به اين اهداف بهگونهای شايسته براي ديگران نيز فراهم است.
بر اين اساس ميتوان نظام اخلاق اسلام در تعامل با مسيحيان را تأمين سعادت و کمال آنان دانست.