چکیده:
سابقه و هدف: یکی از جوانب مهم آموزش ابتدایی، این است که یادگیری باید مبتنی بر فعالیتهای ر باشد. مشارکت فعال ر در امر یادگیری، بسیار مهم است و دانشآموز به آن اندازه که فعال است، یاد میگیرد.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی پرداخته شده است. روش تحقیق حاضر توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانهای است. بدین صورت که از منابع کتابخانه ای نظیر: کتاب، مقاله، منابع خارجی و... و آموختههای محقق استفاده شده است.
یافتهها: از نظر این پژوهش ر باید فعالانه در جریان یادگیری مشارکت کرده، نتیجه کار خود را مشاهده کند و از این طریق، حس اعتماد به نفس و استقلال در وی به وجود آید. شعار بعدی، آموزش چگونه یاد گرفتن است که در آموزش ابتدایی، بسیار مهم میباشد. در دوره ابتدایی، به جای ارائه محتوا، میتوان به ران یاد داد که چگونه یاد بگیرند؟
نتیجهگیری: از مباحث ایراد شده نتیجه گرفته میشود که اگر ران روشهای یادگیری صحیح را بدانند، خواهند توانست، به طور مستقل، و بدون علم، یادگیری خود را ادامه دهند. در آموزش و پرورش نوین، این دو شعار بسیار مهم بوده و اشراف ر به فرایند یادگیری مهم است، نه نتیجه کار .
خلاصه ماشینی:
در دوره ابتدايي، به جاي ارائه محتوا، ميتوان به ران ياد داد که چگونه ياد بگيرند؟ نتيجهگيري: از مباحث ايراد شده نتيجه گرفته ميشود که اگر ران روش هاي يادگيري صحيح را بدانند، خواهند توانست ، به طور مستقل ، و بدون علم ، يادگيري خود را ادامه دهند.
اگر چه نقش حياط مدرسه و رنگ و روي کلاس درس را در آموزش پايدار و نقش غيرمستقيم آموزش نميتوان از ياد برد، اما فقط در اين مرحله ماندن و در طول سال تحصيلي متناسب با هر فصل فضاسازي ظاهري براي ران کردن ، تحول انديشه اي ايجاد نخواهد کرد [١٠].
آمادگي يک فرد در زمينه هاي مختلف ، متفاوت است ، مثلا کودکي ممکن است از لحاظ جسمي آماده براي فراگرفتن امري باشد، ولي از لحاظ عقلي، رشد او براي درک اين امر کافي نباشد، يا از لحاظ عقلي آماده باشد، اما در زمينه عاطفي احساس خوبي نسبت به امر مورد نظر نداشته باشد، بنابراين معلم بايد آمادگي هر يک از ران را در هنگام تدريس مواد درسي در نظر داشته باشد و آموزش خود را با سطح آمادگي آنها متناسب سازد.
بطور کلي در انتخاب مواد درسي و سازماندهي آنها بايد آمادگي دانش آموزان را در کلاس در نظر گرفت و برنامه مدرسه را طوري ترتيب داد که معلم فرصت کافي براي مطالعه ميزان آمادگي ران داشته باشد و بتواند سطح آموزشي خود را با آمادگي هريک از آنها تطبيق دهد.