چکیده:
مطالعات تطبیقی ادبیات به مثابة یک حوزة معرفتی پویا، رویکردها و الگوهای روششناختی متعددی را به دست دادهاست. معرفی این الگوها ضمن آنکه سببساز روشمندی در پژوهشها میشود، میتواند بستری را برای انجام مطالعاتی نوین و بسامان در این حوزه فراهم آورد. پژوهش پیشرو بر مبنای چنین انگارهای، و با نگاهی توصیفی و تحلیلگرا، ابتدا اندیشهها و آثار برخی از نظریهپردازان مکتب موسوم به آمریکایی را بازخوانی کرده، سپس، مبانی فکری و نظری و در پایان، چارچوبهای روششناختی پژوهش در این مکتب را استخراج کردهاست. پژوهش حاضر بر آن است که هستة مرکزی مکتب یاد شده را نقد ادبی شکل میدهد؛ بر همین مبنا، اصطلاح مکتب «نقدبنیاد» برای آن پیشنهاد میشود. به پشتوانة اندیشة تحلیلمبنا و کلنگر این مکتب، میتوان سه الگوی مطالعاتی را در این مکتب بازشناخت که هر کدام چشماندازهای وسیعی را فراروی محققان میگشایند. تأثیرپژوهی و نفوذکاوی تحلیلمبنا، آنالوژی و تشابهیابی و رویکرد فرا ادبی و میانرشتهای، رویکردهای سهگانهای هستند که میتوان آنها را از بطن نگرشهای نظریهپردازان مکتب نقدبنیاد استنباط کرد. همچنین، براساس پژوهش حاضر، الگوی فرا ادبی و میانرشتهای به دو صورت اعمال شدنی است: مقایسة ادبیات در مقام یک نظام همبستة مستقل با دانشها، هنرها و باورها و نیز کشف نقشآفرینی این سه حوزه در آفرینش متن ادبی؛ پژوهش حاضر کشف نقشآفرینی ادبیات در این سه گستره را به مثابة سومین رویکرد به رویکردهای دوگانة پیشگفته میافزاید.
خلاصه ماشینی:
همچنین ، براساس پـژوهش حاضـر، الگـوی فـرا ادبی و میان رشته ای به دو صورت اعمال شدنی است : مقایسۀ ادبیـات در مقـام یـک نظـام همبستۀ مستقل با دانش ها، هنرها و باورها و نیز کشـف نقـش آفرینـی ایـن سـه حـوزه در آفرینش متن ادبی؛ پژوهش حاضر کشف نقش آفرینی ادبیات در این سه گستره را بـه مثابـۀ سومین رویکرد به رویکردهای دوگانۀ پیشگفته میافزاید.
بر مبنای پژوهش یاد شده ، از دیدگاه تطبیق گران آمریکایی، تنها پدیده های ادبی نیسـتند کـه در ایـن مکتـب جدیـد مورد پژوهش قرار میگیرند بلکه تمایل به تطبیق ، حوزه های مختلف معرفتی و بیـانی را شامل میشود؛ به گونه ای که میتوان گفت کلمه ادب تقریبا دیگـر گنجـایش ایـن همـه تنوع و تعدد را ندارد (صالح بک و نظری منظم ، ١٣٨٧: ١٥)؛ پژوهش مزبور بیش از آنکه دغدغۀ شناساندن دقیق این رویکـرد مطالعـاتی را داشـته باشـد، معرفی گذرای آن را در سیاق «پیـدایش ادبیـات تطبیقـی و چـالش هـای آن در ایـران » قـرار میدهد و در عین حال ، به گونه ای باواسطه و از طریـق منـابع عربـی بـه آن اشـاره مـیکنـد.
٤. پردازش نظری پژوهش آنچه با عنوان مکتب آمریکایی در مطالعات تطبیقی ادبیـات مـیشناسـیم ، در پرتـو برخـی از عوامل و بسترهای مختلف فلسفی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی پدید آمده است و از سـویی، میتوان آن را نوعی پاسخ به رویکردهـای مکتـب تـاریخ گـرای فرانسـه برشـمرد؛ در واقـع ، نظریه پردازان این مکتب ضمن فاصله گرفتن از رویکرد اثبات گرای همتایان فرانسـوی خـود، آن را به سمت نقد ادبی سوق دادند.