چکیده:
در نظام سیاسی تشیّع مشارکت مردم در تأسیس و استمرار حکومت بر مفهوم بیعت بنا میشود که در بارزترین کارکرد خود در قالب یک قرارداد اجتماعی با کارگزاران سیاسی منعقد میشود. در حقوق مدرن انتخابات مهمترین عنصر در تحقق نظام نمایندگی محسوب میشود و حاکمیت ملی از طریق نظام نمایندگی و با حق رأی، توسط منتخِبین اعمال میشود. در مورد همسانی مفهوم بیعت با رأی و انتخابات اختلافنظر وجود دارد، و حل این اختلاف به بررسی ماهیت بیعت باز میگردد. از دیدگاه فقه شیعی بیعت را میتوان بهعنوان یک عقد لازم و مستقل درنظر گرفت که فقط جنبه تأکیدی دارد و تأسیس تکلیف برای مسلمان نمینماید؛ در واقع حق تعیین سرنوشت مردم در چارچوب رجوع به ولایت اعمال میشود و امّت مجاز به قبول ولایت فرد دیگری غیر از ولیّ نیست و مردم فقط وظیفه کشف ولیّ بر اساس شاخصههای موجود و بیعت با او را دارا هستند. برخلاف انتخابات که مردم با حق تعیین سرنوشت، هرکسی را میتوانند بر سرنوشت خود حاکم یا عزل نمایند و رأی مردم مستقلاً، فینفسه و بهصورت کامل مشروعیتبخش محسوب میشود و منحصراً اراده مردمی، ایجادکننده شاخصههای موردنیاز در نماینده است.
خلاصه ماشینی:
از دیدگاه فقه شیعی بیعت را می توان به عنوان یک عقد لازم و مستقل درنظر گرفت که فقط جنبه تأکیدی دارد و تأسیس تکلیف برای مسلمان نمینماید؛ در واقع حق تعیین سرنوشت مردم در چارچوب رجوع به ولایت اعمال میشود و امّت مجاز به قبول ولایت فرد دیگری غیر از ولی نیست و مردم فقط وظیفه کشف ولی بر اساس شاخصه های موجود و بیعت با او را دارا هستند.
پایان نامه ای با عنوان "مقایسه نهاد بیعت در اسلام با انتخابات در نظام های حقوقی معاصر" توسط امین گراوندی در دانشگاه شیراز واحد بین الملل نیز تألیف شده است ؛ که هدف اصلی آن بررسی جایگاه مردم در مشروعیت سازی حاکمیت است و اینکه آیا بیعت در اندیشه شیعه مانند انتخابات مشروعیت ساز است .
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه دهم سوره فتح بیان می نماید: «کلمه بیعت از بیع به معنای متعارف و معروف آن (خرید و فروش ) گرفته شده است زیرا همواره شیوه مردم بر این بوده است که برای تمامیت یافتن معامله فروشنده دست خویش را در دست خریدار می گذاشته است و به همین جهت دست دادن برای ارائه مراتب اطاعت و پیروی از رهبر بیعت نامیده می شود» (١٣٩٣ ، ج ١٨: ٢٧٠) و در جای دیگر می فرمایند: «بیعت نوعی میثاق پیروی می باشد که در حقیقت بدین معنا است که بیعت کننده دست خود را به فرمانروا می دهد تا هرگونه که او می خواهد با او عمل کند» (طباطبایی، ١٣٩٣ ، ج ١٨: ٢٧٤)، درنتیجه عنصر تشکیل دهنده بیعت ، تعهد و التزام و اطاعت کامل است (حاتمی، ٣٥٠:١٣٨٤).