چکیده:
یکی از راه های بررسی و تحلیل تاریخ، توجه به رویکردها و نشانه های فرهنگی است و از آنجا که نهادها، نه تنها در باز تولید و توزیع فرهنگ، که در تغییر شکل دادن آن بسیار اهمیت دارند، بنابراین بررسی آثار و اشکال فرهنگی، پیگیری و تفسیر آن ها از طریق نهاد وقف به عنوان نوعی سازه فرهنگی در دوره مغول، می تواند مدرکی دال بر فرهنگ عصری که تولید شده اند، قلمداد گردد. اگرچه در سال های نخستین هجوم مغولان، بسیاری از عناصر و شاخصه های فرهنگی ایران در معرض انهدام قرار گرفتند، ولی بی تردید حکومت قراختایی کرمان ازجمله مراکزی بود که در پوشش نهادهای بزرگ وقفی اسباب حمایت مادی و معنوی از دانشمندان و پژوهشگران را فراهم می کرد. در مقاله حاضر منظور از توسعه فرهنگی، گسترش روز افزون ارزش ها و نشانه های فرهنگی ایران در دوره حاکمیت قراختائیان در ایجاد نهاد وقف است. نگارنده درصدد است در دوره مورد مطالعه، بین شاخص های توسعه فرهنگ ایرانی و حیطه هایی مانند هنر و تولیدات علمی گوناگون تعادل برقرارکند. بنابراین مساله اساسی در تحقیق حاضر، یافتن نشانه های توسعه فرهنگ ایرانی در میان موقوفات کرمان است. در این میان مدرسه موقوفه ای که ترکان خاتون بنا نمود، جایگاه ویژه ای به خود اختصاص داده است. نگارنده با استفاده از روش تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی، به بررسی منابع و اطلاعات موجود پرداخته و حتی الامکان سعی نموده است منابع تحقیقی و پژوهش های صورت گرفته را با منابع اصلی مقایسه کند و در صورت وجود اختلاف، به بررسی و نقد آن ها بپردازد. یافته های این پژوهش مشخص می نماید که واقف ثروتمند مدرسه مورد پژوهش با حمایت های مالی و معنوی خویش، فرهنگ، آداب و رسوم و نشانه های بارزی از علم و هنر و دانش رایج در ایران عصر مغول را رواج داد که منجر به تولید آثار علمی و هنری و ادبی بسیاری شد. در این میان تعامل بین مردم و حاکمیت نیز زمینه را برای رشد و شکوفایی فرهنگ ایرانی ایجاد کرد.
خلاصه ماشینی:
نشانه های توسعه ی فرهنگ ایرانی درمدرسه ی وقفی ترکان خاتون (قراختاییان کرمان) 1 دکتر محمدتقی امامیخویی 2 فاطمه تقوایی چکیده واژگان کلیدی: علت توجه قراختاییان کرمان به موقوفات دولت قراختاییان کرمان با اتکای به مغولها شکل گرفت و زنانی که از آنان به فرمانروایی رسیدند، اساسا محتاج و متکی به حمایت مغولان بودند(منشی کرمانی، ١٣٦٢: ٣١-٢٨؛ وصاف، ١٣٣٨: ٢٨٩)؛ لذا کسب مشروعیت و مقبولیت برای این دولت مشکلی اساسی به شمار میآمد.
(تاریخ شاهی، همان: ٦٩) اما نگارنده به استناد متون معتبرتری، مانند تاریخ شاهی و سمط العلی،معتقداست که احتمالا دومجموعه ی ساختمانی در این دوران در شهر کرمان ساخته شدهاست : یکی متعلق به براق حاجب ، ودیگری به سلطان قطب الدین وهمسرش ترکان خاتون.
مدرسه ی عصمتیه (قطبیه ) ترکان خاتون، این ملکه ی عالی همت ، اول کاری که کرد، تکمیل بنای مدرسه بود؛ بدین معنی که دستور داد مرقد شوهرش سلطان قطب الدین را تعمیر کردند و در جوارش مدرسه را توسعه داد و اموال و املاک فراوان بر آن وقف کرد(تاریخ شاهی، همان: ٧٠).
رفیع الدین بکرانی در اصل از ابهر بود، اما در کرمان اقامت مینمود و این رباعی از اشعار اوست : با چرخ ستیز و با فلک جنگ مکن وز زخم زمانه ناله چون چنگ مکن در خاک زر و در آب دریا گوهـر ضـایع نگـذارند تـو دلتنـک مکن (خواندمیر، همان: ٣/١٩١) اگرچه اطلاعات ما دربارهی شناسایی تمامی این مدرسان کافی نیست واز بسیاری ازآنان جز نامی که در دو منبع تاریخ شاهی و سمط العلی ذکر شده، چیزی بیشتر نمیدانیم ، ولی اگر زبان فارسی را یکی از عناصر فرهنگی قلمداد کنیم ، با همین نمونه - هایی که در اختیار است ، میتوان تصورنمود که درقلمرو حکومت ترکان قراختایی، که هنوزچند صباحی ازورود آنان وتشکیل حکومتشان نگذشته بود، فرهنگ ایرانی زنده نگاه داشته شد.