چکیده:
سلسله پردوام صفوی که در سال 907 هجری قمری با ورود شاه اسماعیل نوجوان به شهر تبریز و اعلام سلطنت، رسمی شد، تا سال 1135 هجری قمری که به دست افغانان و سپس نادرشاه افشار ساقط شد و به انتها رسید (به مدت 228 سال) با فراز و فرودهای فراوان در حوزه های گوناگون، اختلافات درونی، جنگ های داخلی، نبردهای خارجی، رویکرد به هنر، معماری، اقتصاد و نیز روابط خارجی و ... دست و پنجه نرم کرد. اما این سلسله پیشینه طولانی و در عین حال ژرفی در تصوف داشت. عجب آن که صوفیانی آخرت بین و عزلت گزین و تارک دنیا و متوجه دین، این چنین روی به کسب قدرت آوردند و از مقاطعی برای بدست آوردن و سپس تعمیق و تداوم آنچه که به دست آورده بودند، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. به راستی آیا این صوفیان از ابتدا با نیت دستیابی به دنیا، قدرت و سلطنت، دین و عرفان را دستمایه تلاش هایشان ساختند و با برنامه ای سنجیده و تعریف شده بدان روی آوردند و یا این که طوفان تحولات روزگار و اجبار ایام آنان را بدان سوی رهنمون گشت؟ اگر چنین است، عوامل این چرخش از زاویه نشینی تا دنیاطلبی و کسب قدرت دنیوی کدامین هستند؟ نقش هر یک از مرادان صوفی صفوی (که این نام را از شیخ صفی به میراث برده بودند) در این تحول عظیم چه بود؟ تحولی که نه تنها به تصوف معنای دیگری بخشید، بلکه تاثیری شگرف از دستاوردهای آنان بر مرز و بوم ایران از یک سو، و دنیای پیرامونی آن از سوی دیگر، نهاد. بدیهی است که چنین قدرت و سطوتی به آسانی به کف نیامد و به ویژه در این راه شیوخ متاخر صفوی قبل از تشکیل رسمی دولت دین پناه شیعی، در به دری های مداوم کشیدند و رنج های فراوانی متحمل گشتند. این مقاله بنا دارد به بررسی این نکته بپردازد که، آیا شیوخ صفوی از ابتدا در پی کسب قدرت دنیوی بودند و یا این که به مرور ایام به این امر روی آوردند؟ اگر چنین است، انگیزه آنان چه بود و پیش از این، چه عواملی در تداوم امر نقش آفرینی نمودند؟
خلاصه ماشینی:
دنیاطلبی زاویه نشینان اردبیل (تحلیلی بر علل گرایش صوفیان صفوی به کسب قدرت ) 1 دکتر رضا شعبانی 2 اصغر گرزین متاعی چکیده واژگان کلیدی: مقدمه در فاصله ی سال های زعامت معنوی شیخ صفی، تا تکاپوهای شیخ جنید برای رسیدن به قدرت دنیوی، هیچ یک از پیروان طریقت صفویه که در اردبیل مستقر بودند، سودای دستیابی به حکومت را نداشتند، یا دست کم در اعمال و رفتار خویش چنین امری را آشکار نساختند.
بدین ترتیب ، این مکان در طی قرون متمادی ، بست بودن خـود را حفـظ کـرد(شـیخ ابدال زاهدی، ١٣٤٣: ٧٦؛ عالم آرای صـفوی، ١٣٥٠: ٢٥)، و همـین گونـه اسـت خواسـت خواجه علی و موافقت تیمور با آزادسـازی اسـرایی کـه او در جنـگ بـا بایزیـد بـه چنـگ آورده بود(اسکندربیک منشی، ١/١٦؛ شیخ ابدال زاهدی، همان : ٣٢؛ ضابط ، ١٣٧٧: ٢٧).
فشارها و تضییقات حکام وقت علیه صوفیان اینک دلایل بارز و روشـن سـمت یـابی شـیوخ صـفوی بـه امـور دنیـوی را در ذیـل عنـوان فشارهای حکام وقت علیه صوفیان شان دسته بندی میکنیم اعتقاد بـر ایـن اسـت کـه حکـام مظنون به فعالیت صوفیان ، به دلیل ایراد فشارهای مختلف بـه منظـور محدودسـازی فعالیـت گسترده ی صوفیانه (که قشر عظیمی از توده های مردم را در بر می گرفـت )، در تسـریع میـل احتمالی شیوخ صفوی (همچون جنید) برای تقابل و مبارزه و در نتیجه کسب قدرت ، نقـش ایفا نموده اند.