چکیده:
در این مقاله جایگاه دین در اندیشه سیاسی شاهنامه مورد بررسی قـرارگرفته و بدین منظور به مطالعه تطبیقی میان شاهنامه و ترجمه برخی آثار سیاسی برجای مانده از دوره باستانی ایـران پرداخته شده است. سپس تداوم این موضوع در بـرخی از رساله هـای سیاسی مهم دوره اسلامی مـورد پژوهش قـرارگرفته و نتیجه گرفته شده که اندیشه سیاسی شاهنامه مبتنی بر نظریه پادشاهی آرمانی و برگرفته از فلسفه دین زرتشت بوده و لذا بنابر مبانی نظـریه پادشاهی آرمانی، توامان بودن دین وسیاست اجتناب ناپذیر می باشد. به همین دلیل، برخورد حکومت با بدعتهـای دینی ضرورت می یابد، زیرا هـرآنچه سبب سستی ارکان دین شود، خود به خود مبانی عقیدتی (ایدئولوژیکی) حکومت را سست میکند، و بدین ترتیب بقای، حکومت را به خطرخواهد افکند.
خلاصه ماشینی:
سپس تداوم این موضوع در بـرخی از رساله هـای سیاسی مهم دورة اسلامی مـورد پژوهش قـرارگرفته و نتیجه گرفته شده که اندیشۀ سیاسی شاهنامه مبتنی بر نظریۀ پادشاهیآرمانی و برگرفته از فلسفۀ دین زرتشت بوده و لذا بنابر مبانی نظـریۀ پادشاهی آرمانی، توأمان بودن دین وسیاست اجتناب ناپذیر میباشد.
به غیراز این آثار، پژوهش های دیگری نیز صورت گرفته که در آنها اندیشۀ سیاسی شاهنامه بـه طـور اخص مورد تـوجه نبوده ، ولی به مناسبت موضوع اشاراتی به شاهنامه نیز شده است ؛ ازجمله کتاب هـای: خواجه نظام الملک نوشتۀ جواد طباطبایی، مبانی اندیشۀ سیاسی در خرد مزدایی نوشتۀ محمد رضاییراد، آرمان شهریاری ایران باستان از کسنفن تا فردوسی نوشتۀ ولفگانگ کناوت .
به همین دلیل در شاهنامه آمده است : چنان دان که شاهی و پیغامبری دو گوهر بود در یک انگشتری (فردوسی،١٣٨٦: ٨/٤٥٨) دین و نظریۀ پادشاهی آرمانی با توجه بـه توضیحاتی که دربارة ریشه هـای اندیشۀ پادشاهی آرمـانی داده شد، روشن است کـه این اندیشه اساسا از باورهای دینی و جهان بینی مزدیسنا مایه گـرفته است ؛ و بنابراین ، پیوندی ژرف با مفاهیـم دینی دارد.
بر اساس بررسی انجام شده میتوان یافته های پژوهش را این گونه خلاصه نمود: دین و سیاست در اندیشۀ سیاسی شاهنـامه توأمان خوانده میشود، زیرا سامانۀ حکومتی کـه فردوسی در شاهنـامه بـه ارائۀ ابعـاد گوناگون آن پرداخته ، نظام پادشاهی آرمـانی است ، کـه خـود ریشه در فلسفۀ دین زرتشت دارد.