چکیده:
حمل برای برخورداری از ورائت باید دو شرط انعقاد نطفه حین فوت مورّث و زنده به
دنیا آمدن را داشته باشد. معلق بودن حقوق حمل و مشروط بودن آن به زنده متولد شدن
مبتنی بر فقه اسلامی است، اما سوال این است که شروط مذکور، در حمل ناشی از تلقیح
مصنوعی چگونه تحقق می باید؟ در این ضمن مطالعه چگونگی تحقق این شروط تلقیح مصنوعی در دو حوزه بررسی می شود: ۱. تلقیح مصنوعی هنگاع حیات
شخص مورث. 2. تلقیح مصنوعی پس از وفات شخص مورث. آنچه دراین زمینه جای
بح دارد» حوزه دوم است.
خلاصه ماشینی:
اگر پس از انعقاد نطفه، جنین پیش از انقضای حداقل مدت حمل، از رحم مادر خارج و در آزمایشگاه نگهداری شود یا تا پایان دوران جنینی در آزمایشگاه نگهداری شود، تردیدهایی وجود دارد که آیا این جنین نیز، همانند جنین در رحم، از حقوق مدنی متمتع میشود، به طوریکه بتوان او را وارث پنداشت تا در صورت زنده متولد شدن، حقوقی که از زمان انعقاد نطفه برای او ایجاد شده است، در خارج از رحم استقرار یابد؟ مسئله دیگر اینکه آیا شرط زنده متولد شدن جنین که سبب استقرار حقوق ایجادشده او خواهد بود، منتفی میشود؟ برخی از حقوقدانان بر این عقیدهاند که قانون حقوق مزبور را برای «حمل» شناخته است و این عنوان بر نطفه ترکیبشده، مادام که خارج از رحم است، صادق نیست؛ اما با در نظر گرفتن روح مقررات مذکور به خوبی میتوان دریافت که منظور اصلی قانونگذار شناخت حقوق مزبور برای نطفه ترکیبشده به عنوان یک انسان بالقوه است، اعم از اینکه ترکیب و تشکیل او در خارج رحم باشد یا در داخل آن.
در پاسخ به اینکه اگر جنین تا پایان دوران جنینی در آزمایشگاه نگه داشته شود آیا شرط زنده متولد شدن منتفی است، باید گفت که در این صورت نیز «تولد» موضوعیت ندارد؛ بلکه حیات مستقل جنین در خارج از رحم شرط استقرار حقوق متزلزلی است که با انعقاد جنین به نفع او ایجاد شده است.