چکیده:
بزه دیدگی ثانویه مفهومی است که از یک طرف به بزه دیده غیرمستقیم وآنچه در بزه دیده
شناسی ثانویه مطرح می شود نزدیک است وازسوی دیگر، به بزه دیدگی ناشی از رویه قضایی
اطلاق می شود. مشارکت جامعه محلی به عنوان رویکرد نوین مکتب عدالت ترمیمی در
تلاش است تا به وسیله اقدامات موجود در سیاست جنایی مشارکتی، راهکار پیشگیرانه
اجتماعی را برای بزه دیدگی ثانویه تبیین نماید . مشارکت مدنی در پیشگیری از بزه دیدگی
ثانویه باعث ترمیم بزه دیده و تغییر وضعیت بزه دیده و بزه کار می شود. مشارکت جامعه مدنی
وحمایت درسیاست جنایی مشارکتی، دارای مصادیق مختلفی است. اصولا در پیشگیری از بزه
دیدگی ثانویه، انتظار می رودکه تمامی نهادهای جامعه دست به دست یکدیگر داده و
حمایت ها یا اقتصادی، پزشکی، عاطفی، تحصیلی، آموزشی و ..... را صورت دهند. لکن مفهوم
مشارکت جامعه مدنی، نسبت به سیاست جنایی مشارکتی، خاص محسوب شده و بیشتر این
منظور را م یرساندکه منظور از جامعه مدنی، مردم می باشند و برای پیشگیری از بزه دیدگی
ثانوی، بیشتریت تاثیر را خواهند داشت. این تحقیق به تبیین نقش جایگاه مشارکت مدنی در
پیشگیری از بزه دیدگی ثانویه پرداخته و نقش ، چگونگی و ارزیابی از جایگاه مشارکت مدنی
به عمل خواهد آورد.
Secondary victimization is a concept that is close to the indirect victim on the
one hand and what is happening in the secondary victimology, and on the
other hand, it is the victim of a judicial proceeding. Local community
participation as a new approach to the School of Restorative Justice is trying to
explain the preventive social strategy for secondary victimization by means of
collaborative crime policies. Civic participation in the prevention of secondary
victimization will help to repair the victim and change the situation of the
victim and the offender. Participation in civil society and collaborative criminal
justice has many examples. Fundamentally, in preventing secondary crime, it is
expected that all community institutions will work together and provide
support, economic, medical, emotional, educational, educational, and so on.
But the concept of civil society participation is considered to be part of a
cooperative criminal policy, and most of all it means that the meaning of civil
society is people and they will be more effective in preventing secondary
victimization. This research explains the role of civic participation status in
preventing secondary victimization, and the role, nature, and evaluation of the
status of civil participation.
خلاصه ماشینی:
مشارکت جامعه محلی به عنوان رویکرد نوین مکتب عدالت ترمیمی در تلاش است تا به وسیله اقدامات موجود در سیاست جنایی مشارکتی، راهکار پیشگیرانه اجتماعی را برای بزهدیدگی ثانویه تبیین نماید.
بدین ترتیب، نظام عدالت ترمیمی به منظور مشارکت دادن سازنده ی نهادهای جامعه ی مدنی به عنوان نتیجه ای ترمیمی، نمایندگان جامعه ی مدنی را در فرایندی پویا و انعطاف پذیر گرد هم میآورد و با چارهاندیشی برای حذف موقعیت اجتماعی جرم زا در جامعه، باعث میشود تا نهادهای جامعوی از این نظام، حمایتهای مادی و معنوی کنند.
بدین ترتیب، نتیجههایی که عدالت ترمیمی در صدد دستیابی به آنهاست، عبارتند از: ایجاد روحیه ی مردم سالاری در جامعه، به عقب راندن نظام عدالت رسمی به نفع جامعه ی مدنی، کاستن از محدودههای بی حد و مرز و عنان گسیخته قوای عمومی، برگرداندن حق تصمیم گیری به نمایندگان اقشار جامعه ی مدنی و تحقق عدالتی محلی و مردمی جامعه محلی در نتیجه وقوع جرم، امنیت حاکم بر خود را از دست داده و روابط اجتماعی آن دچار تنش شده است و باید حق داشته باشد که در روند رسیدگی به جرمی که ان را نیز متأثر ساخته، مشارکت کرده و باید به دیدگاههای نمایندگان جامعه ی محلی نیز توجه شود.
بند اول: نقاط قوت مشارکت جامعه مدنی از سه جهت نسبت به سایر راهکارهای پیشگیرانه مفید تر محسوب شده و انتخاب آن به دلیل قطعی صورت گرفته است: 1-آسان بودن: این شیوه اگرچه که در بخشهای مختلفی انجام میشود ولی میتواند ساده باشد و تاثیر خود را بگذارد.
بند دوم: نقاط ضعف علی رغم وجود نقاط قوت در مشارکت جامعه مدنی و پیشگیری از بزهدیدگی ثانویه، نقاط ضعفی نیز وجود دارد که مهمترین موارد آن بدین شرح است: 1-فقدان ضمانت اجرا: اگر شخصی از جامعه، اقدام پیشگیرانه خود را انجام ندهد، مورد بازخواست قرار نمیگیرد.