چکیده:
جایگاه حکومت در رسالت پیامبر,، مسئله اساسی برای پژوهشگران حوزة دین و تاریخ اسلام است. این مسئله به قلمرو دین، رابطه دین و مسائل دنیوی مربوط می شود که دیدگاه های متفاوتی پیرامون آن مطرح است؛ گروهی از روشنفکران، وظیفه پیامبر, را صرفا اخروی می دانند و تشکیل حکومت را خارج از حیطه وظایف او تلقی می کنند. در برابر این دیدگاه، بسیاری از اندیشوران متدین، رابطه گسست ناپذیری میان دین و مسائل زندگی این جهانی قائل اند و بر وظایف زمامداری و حکومتی پیامبر,، تاکید ورزیده اند.
امام خمینی (ره)، رسالت حد اکثری برای پیامبر, قایل است و وظیفه اصلی پیامبران را که هدایت همه جانبه مردم است مبتنی بر تشکیل حکومت می داند و این رسالت را در امتداد رهبران الهی برای همیشه تاریخ مستمر و غیر قابل تعطیل بر می شمارد. ایشان، شواهد و دلایل متعددی برای شان حکومتی پیامبر, و اولیای الهی ارائه می نماید. در بینش توحیدی امام، حکومت اصالتا، مربوط به خداوند متعال است و اوست که پیامبران را در راستای هدایت همه جانبة انسان، موظّف به تشکیل حکومت نموده است. پیامبرخاتم,، نیز به دستور الهی در مدینه تشکیل حکومت داد و روابط گسترده داخلی و بین¬الملی در راستای هدایت جامعه انسانی راه انداخت.
از نظر امام، در اسلام یک قانون حاکم است وآن، قانون الهی است و همه، حتی پیامبر,، تابع قانون الهی هستند و حکومت برای پیامبر,، وسیلة رسیدن به معرفت حق تعالی است و انسانها در هر شرایطی، از وجود یک تشکیلات حکومتی مبتنی بر آموزه های الهی بی نیاز نیستند.
خلاصه ماشینی:
""/> پیامبران و پردازش حکومت از بستر عبادت امام خمینی(ره)، با ابراز تأسف شدید نسبت به تفکر جدایی اسلام ازسیاست و حکومت، دارندگان این تفکر را دو گروه غرض ورزان و نادانان، معرفی می نماید و قرآن و سنت رسولالله,را، به عنوان برنامه های معرفی می نماید که حداکثر مسائل و دستورات آن به حکومت و سیاست مربوط می شود؛ حتی مسائل عبادی آن نیز عبادی-سیاسی است، ایشان به تشکیل حکومت عدل توسط پیغمبر اسلام ,، اشاره می نماید و در ادامه می فرماید: «آنچه گفته شده و میشود که انبیا]به معنویات کار دارند و حکومت و سر رشته داری دنیایی، مطرود است و انبیا و اولیا و بزرگان از آن احتراز میکردند و ما نیز باید چنین کنیم، اشتباه تأسفآوری است که نتایج آن به تباهی کشیدن ملتهای اسلامی و بازکردن راه برای استعمارگران خونخوار است؛ زیرا آنچه مردود است، حکومتهای شیطانی و دیکتاتوری و ستمگری است که برای سلطهجویی و انگیزههای منحرف و دنیایی که از آن تحذیر نمودهاند؛ جمعآوری ثروت و مال و قدرت طلبی و طاغوت گرایی است و بالاخره، دنیایی است که انسان را از حق تعالی غافل کند.
این طور نیست که مثلا مسائل و احکام از طریق وحی به رسول اکرم, رسیده باشد، و آن حضرت و حضرت امیر المؤمنین و سایر ائمه]مسألهگوهایی باشند که خداوند آنان را تعیین فرموده تا مسائل و احکام را بدون خیانت برای مردم نقل کنند، در حقیقت، مهمترین وظیفه انبیا]برقرار کردن یک نظام عادلانه اجتماعی از طریق اجرای قوانین و احکام است، که البته با بیان احکام و نشر تعالیم و عقاید الهی ملازمه دارد."