چکیده:
ایمانوئل کانت، متفکر برجسته غربی، تاثیری مهم بر فلسفه غربی و نیز بر نوع نگاه بشر به دین گذاشت. این درحالی بود که وی محور تاملات خویش را نقد عقل در ساحه های نظر و عمل و حکم قرار داد. بنابراین، بررسی فلسفه کانت، از نظر موضع گیری آن درباره اعتقادات دینی، در میان بررسی های فلسفی ضرورتی بسیار دارد. در تحقیق حاضر کوشیده ایم تا این بررسی را با عناوین «عقل نظری و دین» و «عقل عملی و دین» و «دین از نظر کانت» انجام دهیم. این عناوین، به ترتیب، دیدگاه وی را درباره ناتوانی عقل نظری در دریافت باورهای دینی بایسته و ابتنای دین بر اخلاق و قرائت وی از دین طبیعی را دربر می گیرد. هر سه قسمت، با تبیین اصول و مفاهیم اصلی فلسفه کانت در موضوعات محل بحث، نگاشته شده و در پایان نیز، به اختصار نقد و ارزیابی شده است. همچنین مقدمه و نتیجه، دو بخش تمهیدی و نهایی این تحقیق را تشکیل می دهد تا هم زمینه ورود به فلسفه کانت از نظر نسبت آن با اعتقادات دینی را مهیا سازد و هم نتیجه گیری بحث را به طور جداگانه و روشن در اختیار نهد.
خلاصه ماشینی:
"1 کانت در مقدمۀ نقد عقل محض دربارۀ فلسفه اولی بحث کرده و میگوید که در تعلیمات فلسفۀ اولی اختلاف زیادی وجود دارد؛ ازاینرو دیدگاهها درباب فلسفه رو بهافول گراییده است؛ ولی ازآنجاکه موضوع فلسفۀ اولی، مهمترین اموری است که انسان نمیتواند از آن چشم پوشد، باید تکلیف را معلوم کرد و دید که آیا رسیدن به فلسفۀ اولی امر ممکن است یا سروپالی رادا کریشنان، پیشین، ص249.
۲. اصول موضوعۀ عقل عملی کانت درکتاب نقادی عقل محض، در بحث از جدل استعلایی میگوید که مسائل مابعد الطبیعه را نمیتوان از طریق عقل نظری تبیین کرد؛ زیرا مدرکات قوۀ فاهمه تنها در قلمروی تجربه معتبر است و خارج از این عرصه کارآیی ندارد.
طرح این سؤال بسیار اساسی است که با رخداد مرگ چه صورت میگیرد؟ آیا تغییری در انسان رخ میدهد یا اینکه هیچ تغییری در وی رخ نمیدهد؟ اگر معتقد شویم که هیچ تغییر در انسان صورت نمیگیرد و انسان با همین خصوصیاتی که در این دنیا دارد و با آنها زندگی میکند، محمد محمدرضایی، تبیین و نقد فلسفۀ اخلاق کانت، قم: دفتر تبلیغات حوزه، ۱۳۷۹، ص244و245.
» تمام اصول موضوعهای که کانت در نقد عقل عملی اثبات میکند، از ابتدا نیز براساس اخلاق کانت بوده است؛ هرچند او مفهوم تکلیف را در ابتدا، مربوط به خدا نمیداند، درپایان میگوید که تکلیف از خدا صادر شده است؛ یعنی آنچه کانت میپندارد، درحقیقت، مبدأ یا مقدمۀ الهیات است و آنچه او مقدمات (اوامر مطلق) میپندارد، درواقع، نتیجه است."