چکیده:
در مقاله پیش رو، در پی تبیین آرای فخر رازی و خواجه نصیر طوسی درباره تاثیر تهذیب نفس بر معرفت هستیم. فخر رازی و خواجه نصیر، هر دو، بر تاثیر تهذیب نفس بر رسیدن به معرفت متفق هستند.
تاثیر دو دسته است: سلبی و ایجابی. تاثیر سلبی، به گونه ای است که موانع معرفت را سلب می کند. ازجمله تاثیرات سلبی، دوری از گناهان است که هر دو نفر بر آن متفق هستند. براثر دوری از گناهان، نوری در دل انسان ظهور می یابد که به انسان در رسیدن به معرفت کمک می کند. تاثیر ایجابی نیز به گونه ای است که در به وجودآمدن معرفت یا تقویت آن کمک می کند. ازجمله تاثیرات ایجابی محل اتفاق هر دو، می توان به مقدم بودن تزکیه بر تعلیم و نوربودن علم اشاره کرد. خواجه نصیر در این قسمت به داشتن آداب معرفت به عنوان مقدمه تاثیری ایجابی و فخر رازی به بهره بردن نفس از زیارت مردگان در سبک معرفت، اشاره می کنند که در این دو مسئله، این دو شخصیت باهم تفاوت نظر دارند. نکته شایان توجه در اینجا این است که این تاثیرات در رسیدن به معرفت نقش مقدماتی دارد.
خلاصه ماشینی:
"حس: خواجهنصیر طوسی حس و قوای آن را مبدأ اول ادراکات در علم کلی و جزئی میداند؛ اما آنچه باید بهطور قطع به آن توجه کنیم، آن است که حس تنها میتواند به تصور معقولات کمک کند؛ اما از ادراک حقایق ذات و کنه اشیا ناتوان است که با قوۀ عقل حاصل فخر رازی، المباحث المشرقیه فی علم الاهیات و الطبیعات، ص489.
خواجه برای جلوگیری از فوران زیانبار این غریزه که خداوند در وجود انسان ها قرار داده است، همنشینی با افراد مهذب، سفر دور، تحمل سختیها و انجامدادن کارهای سخت و تهذیب نفس را مطرح میکند؛ زیرا شکمبارگی نیز سبب افزایش شهوت است.
۲. رفع موانع معرفت غضب و شهوت و حسد، همچون مانعی، از رسیدن نور حقتعالی به انسان جلوگیری میکند؛ اما همین موانع، اگر به کمک نفس ناطقه از نورعقل کمک بجوید و از نور علم و حکمت بهرهمند شده و مطلوب نفس ناطقه شود، میتوان به حیات جسمانی و زندگی صحیح دست یافت؛ اما اگر غیر از این شود، مصداق آیۀ «أ فرأیت من اتخذ إلٰهه هواه» (=یا دیدی کسانی را که هوای نفس خود را معبود خود کرده است؟) میشود؛ درنتیجه فساد زیاد خواهد شد.
این طرزتلقی وی که قلب مرکز خوبیها و بدیهاست، وقتی اهمیت پیدا میکند که بدانیم براثر این تفکر، جزا و پاداش نیز بر روی قلب است: «لا یؤاخذکم الله باللغو فی أیمانکم و لکن یؤاخذکم بما کسبت قلوبکم» 4 (=خدا شما را بهسبب سوگندهای لغوتان مؤاخذه نمیکند [که جدی و حقیقی نیست و عادتا بدون قصد قلبی بر زبان جاری فخر رازی، اساس التقدیس، بهتحقیق احمد حجازی سقا، قاهره: الکلیات الازهریه، 1984، ص286."