چکیده:
حرمت بهتان همـواره مـورد اجمـاع مسـلمانان بـوده اسـت ، ولـی وجـود روایـت نبـوی در مواجهـه بـا اهـل بـدعت و عبـارت «بـاهتوهم » در آن، بحـث هـایی را در مـورد اطـلاق یـا 97 تخصیص حرمت بهتان درباره این گروه برانگیخته است . شهید ثانی نخستین فقیهـی اسـت که حتی در مواجهه با اهل بدعت ، بر عمومیت بهتـان اصـرار ورزیـده اسـت ؛ پـس از وی، شارحان کافی «بـاهتوهم » را بـه مبهـوتسـاختن بـدعت گـذاران بـا مجـادلات علمـی معنـا کردهاند و فقیهان دیگر نیز یا فتوای مغایری نداشته اند، یا بر همسویی با دیدگاه شهید ثـانی تاکید ورزیدهاند، اما در دوران معاصر، شیخ انصاری با تکیه بر روایت مذکور و مصـلحت امت اسلامی در رفع فتنه اهل بدعت ، احتمال جواز بهتان به آنان را مطرح ساخت که پـس از وی مورد استقبال برخی فقیهان معاصر قرارگرفت ، در حالی که قراین متعدد درونمتنی همچون معناشناسی باهتوهم ، وجود نسخ گونـاگون و بـه تبـع شـبهه مفهومیـه و... و قـراین برونمتنـی همچـون حرمـت مطلـق بهتـان در آیـات و روایـات، وجـوب مقابلـه علمـی بـا بــدعت گــذاران و اتفــاق نظــر اندیشــمندان حــوزههــای دیگــر علــوم اســلامی بــر معنــای مبهوتساختن اهل بدعت ، بر عدم جواز بهتان به اهل بدعت گواهی می دهد. از سوی دیگر ترویج بهتان به اهل بدعت سبب از میانرفتن اعتماد مردم به صـحت گفتـار مومنان، گسترش تهمت پراکنی و بی اخلاقی در جامعه و تهییج بدعت گذاران به ضـربه زدن هرچه بیشتر به باور و شخصیت مومنان می گردد که جملگی نه تنها به مصلحت امت اسـلام نبوده، بلکه نافی مصالح آنان است .
All Muslims have been always of the opinion that false accusation is haram. The prophetic hadith concerning encountering heretics and the phrase accuse them in it has caused some discussions to find whether false accusation is absolutely haram or about this group it is not haram. Shahid Thani is the first jurisprudent who has stated that false accusation is absolutely haram even while encountering heretics. After him¡ those who have commented on al-Kafi have said that the Arabic term Beahtuhom means to make heretics wonder by scientific debates; and the other jurisprudents either do not have a different opinion or have emphasized their agreement with Shahid Thani. In the contemporary time¡ however¡ relying on the above hadith and the interest of Islamic nation in eliminating the heretics intrigue¡ Shaykh Ansari introduced the possibility of permission of falsely accusing them which¡ after him¡ some contemporary jurisprudents accepted it. Many intra-textual indications such as the meaning of Beahtuhom¡ various versions and a result of it¡ conceptual suspicsion as well as extra-textual indications such as absolute prohibition of false accusation in the verses and hadiths as well as necessity of scientific opposition to heretics and agreement of the thinkers in other field of the Islamic sciences on the meaning of making heretics wonder show that falsely accusing heretics is not permitted. On the other hand¡ as a result of falsely accusing heretics¡ people will no more confide in the believers sayings¡ false accusation and immorality will become prevalent in the society and heretics will be agitated to damage beliefs and personalities of the believers more than ever which not only are not among the interests of the Islamic nation but also damage their interests.
خلاصه ماشینی:
صاحب جواهر از روایت مذکور به انضمام چند روایت دیگر که آشـکارا حکـم حرمـت غیبت را از بدعت گذار برمی دارند، به جواز غیبت از اهل بدعت حکم می کند، ولـی بـه صراحت بیان کرده است که در بدگویی از اهل بدعت ، نباید از دایـره واقعیـات خـارج شد و به آنان اتهامی وارد کرد (نجفی ، ١٤٠٤، ج٤١، ص٤١٢ـ٤١٣)؛ چنان کـه در دوران معاصر نیز برخی فقیهان به حرمت انتساب کذب و بهتان به اهل بدعت فتوا داده انـد؛ از جمله آیت الله مؤمن که در مبانی تحریرالوسیلة می نویسد: «باهتوهم » در روایت نبوی در نگاه نخست ، بیانگر ترغیب اتهـام زنـی بـه اهـل بـدعت است .
همچین در لزوم مقابله اندیشمندانه با بدعت گذاران به منظور آگاهی جامعـه از انحراف آنان نیز تردیدی نیست ، بلکه بحث فقط اینجاست که آیا از اتهام زنـی بـه اهـل بدعت می توان به عنوان ابزاری برای دفع شر آنان استمداد جست یا خیـر؟ بـه عبـارت دیگر، آیا بهتان به اهل بدعت به منظور حفظ امت اسلامی از انحـراف ، بـه واقـع مـورد ١١٩ مصلحت هست یا خیر؟ برخی فقیهان که در حکم مطلق حرمت بهتان استثنا قائل شده اند و اتهام به اهـل بدعت را جایز دانسته اند، مدعی حفظ دین مسلمانان از ایـن راه شـده انـد و بنـا بـر مصلحت چنین حکمی کرده اند، ولی گروه دیگری در نقد تصور آنـان ، اندیشـمندان را به این نکته واقف ساخته اند که بی شک تخصیص در حکم حـرام بهتـان و جـواز ارتکاب به آن به منظور منفورساختن اهل بدعت در جامعـه اسـلامی ، تبعـاتی را بـه همراه خواهد داشت .