چکیده:
عرضه مطمئن و پایدار انرژی طی چند دهه اخیر، یکی از چالش های اصلی کشورهای صنعتی بوده است. همچنین سایر کشورها، نظیر اقتصادهای نوظهور آسیایی و کشورهای آمریکای لاتین نیز در کنار کشورهای غربی به نقش و اهمیت انرژی پی برده اند. در این میان، نفت و گاز به دلایل متعدد از جمله: میزان سهولت در دسترسی، ارزش حرارتی بالا و ارزانی نسبت به سایر انرژی ها از اهمیت بیشتری برخوردار هستند. در این مقاله با نگاهی به توزیع جغرافیایی ذخایر و مصرف نفت خام و گاز طبیعی در مناطق مختلف جهان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دلایل شکل گیری اقتصاد سیاسی نفت و گاز در منطقه خلیج فارس پرداخته می شود. همچنین پس از ذکر مهم ترین دلایل شکل گیری اقتصاد سیاسی نفت و گاز در این منطقه به تبیین اصلی ترین راهبرد های کشورهای صنعتی برای حفظ امنیت عرضه انرژی و مقابله با تبعات توزیع جغرافیایی ذخایر نفت و گاز پرداخته می شود. نتایج حاکی از آن است که بعد از شوک های نفتی دهه 70، راهبرد اصلی کشورهای صنعتی جهت حفظ امنیت عرضه انرژی استفاده از راهبرد تنوع بخشی به مبادی عرضه نفت و گاز بوده است.
Supply security of Energy is one of the main challenges of industrialized countries in recent decades. Also، it has been noted that in recent years other countries like new emergence Asian countries and Latin American countries، have understood the role and importance of energy. However، oil and gas have more importance for numerous reasons such as convenience availability، high thermal value and relative cheapness of this energy resources compare to others. In this paper، with a view of the geographical distribution of reserves and consumption of crude oil and natural gas in various regions of the world، using descriptive - analytical reasons، the reasons of political economy of oil and gas formation in the Persian Gulf region are discussed. However، after mentioning the most important reasons for the formation of political economy of oil and gas in this region، the main strategies of industrialized countries to maintain security of energy supply and combat the consequences of the geographical distribution of oil and gas reserves will be explained. The results suggest that after the oil shocks of 70’s، the main strategy for industrialized countries to maintain security of energy supply is using of diversification of supply oil and gas origins.
خلاصه ماشینی:
"به طور مثال ، بزرگ ترین کشور نفت خیز دنیا، یعنـی عربسـتان ، بـه تنهـایی بیش از ٢٢درصد گاز طبیعی تولید شده در خاورمیانه را مصرف می کنـد در حـالی کـه تنهـا ١٠/٣ درصد ذخایر این منطقه در اختیـار ایـن کشـور بـزرگ نفتـی اسـت ( BP Statistical Review of ٢٠١٠ ,World Energy) همچنین کشورهای امارات متحده عربی و کویت نیز وارد کننده خـالص گاز طبیعی هستند و پتانسیل افزایش تولید نیز در این کشورها در برابـر کشـوری نظیـر ایـران بسـیار ناچیز است .
زیرا عمده ذخایر گاز طبیعی کشورهای حاشیه خلیج فارس (به جز کشـور قطـر)، گـاز همراه میادین نفتی است که افزایش تولید آن وابسـته بـه افـزایش تولیـد نفـت خـام اسـت (Energy ٢٠٠٦ & ٢٠٠٥ ,Kuwait &Countries Reporting, Iraq ) در حالی که گاز طبیعی تولیدی ایران عمدتااز میادین مستقل گازی است و با سرمایه گذاری کافی می تـوان تولیـد آن را بـه میـزان قابـل توجهی افزایش داد؛ با این وجود، بایستی توجه داشت هرچند ذخایر گازی ایـن کشـورها در برابـر ذخایر گازی ایران و قطر قابل توجه نیسـت ، امـا اولاایـن حجـم از ذخـایر در برابـر ذخـایر گـازی کشورهای عمده مصرف کننده دنیا نظیر کشورهای صنعتی قابل توجـه اسـت ؛ ثانیـابـه دلیـل آنکـه حجم ذخایر نفتی این کشورها قابل توجه است از اهمیت ذخایر گازی این کشورها کاسته نخواهد شد و همچنان در شکل گیری اقتصاد سیاسی گاز طبیعی منطقه خلیج فارس لیکن با سهمی کمتر از نفت خام دخیل هستند."