چکیده:
نظریه بازیها شاخه ای از ریاضیات کاربردی هستند که در آن راهبرد و استراتژی هر بازیگر در تصمیم و رفتار بازیگر دیگر اثرگذار است . بنابراین نوعی وابستگی درونی بین منافع بازیگران (کنش گران ) وجود دارد که انتخاب نوع بازی را نیز متاثر میکند. درواقع ، نظریه بازیها به دنبال تحلیل تعارض منافع بازیگران بر مبنای شیوة بازی انتخاب شده است . نظریه بازی دادرسی مدنی به دنبال واکاوی رفتار بازیگران دادرسی، به ویژه متداعیین ، با هدف تحلیل رفتار دادرسی و دستیابی به انتخاب بهترین شیوة حل اختلاف است . اما متغیرهایی مانند انتظارات طرفین دعوا از سیستم قضایی، اطلاعات ناقص آنها، قواعد دادرسی ناکارآمد و انگیزه های غیرمنطقی، ممکن است اثر سوء بر «انتخاب استراتژی» داشته باشد و درنهایت نتیجه مطلوب از دادرسی به دست نمیآید. بازی دادرسی مدنی امکان دارد همکارانه (تعاونی) یا ناهمکارانه (غیرتعاونی) باشد. در بازی دادرسی مدنی ناهمکارانه ، استراتژی هر بازیگر محافظه کارانه ، و نتیجه بازی هم پیش بینی نشدنی و حذفی (برد- باخت ) است . برعکس ، در بازی دادرسی مدنی همکارانه ، هر بازیگر از بازی بازیگر دیگر آگاهی دارد. اطلاعات بازیگران تا اندازه ای به اشتراک گذاشته میشود و نتیجه بازی را هم میتوان پیش بینی کرد و غیر جمع صفری (برد– برد) است . در این نوشتار، ابتدا به مفهوم و ارکان نظریه بازیها، و سپس به عناصر موثر بر انتخاب نوع بازی و انواع بازی دادرسی مدنی با تاکید بر بازی دادرسی مدنی همکارانه پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"٣. دادگر، یداله (١٣٨٩)، مؤلفه ها و ابعاد اساسی حقوق و اقتصاد، ص ٣٠٨، انتشارات پژوهشکدة اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و نور علم ؛ به منظور آگاهی از کاربردهای نظریه بازی در حقوق نیز نک : Harvard ,Game Theory" "Baird D, University Press,1994 1 ١.
اما وابستگی اجرایی در خصوص استفادة اصحاب دعوا از فرصت های آیینی با هدف انتخاب راهبرد مناسب است که طی آن هرگونه رفتار دادرسی از سوی یکی از طرفین به عنوان بازیگر دادرسی، در منافع و درنهایت انتخاب راهبرد از طرف دیگر نیز مؤثر میباشد.
برای نمونه ، استرداد دادخواست از سوی خواهان باعث لغو دادخواست تقابل میشود یا اقرار یکی از طرفین در پیامد دعوا و اتخاذ راهبرد از ناحیۀ دیگر مؤثر است ؛ همچنین است ارائه نکردن اصول اسناد در جلسۀ نخست دادرسی و در پی آن انتخاب راهبرد متناسب با شرایط از سوی بازیگر طرف مقابل .
برای دادرسی مدنی میتوان بر مبنای نوع رفتار بازیگران دادرسی، ماهیت انتخابی یا تحمیلی نیز قائل شد؛ به صورتی که دادرسی همکارانه را باید دارای ماهیت انتخابی دانست و در مقابل ، دادرسی ناهمکارانه را ماهیتی غیرانتخابی (تحمیلی) به شمار آورد که طی گفتاری مستقل و در بحث انواع بازی دادرسی مدنی به آنها پرداخته خواهد شد.
از همین رو، همکاری اصحاب دعوا عامل اساسی در دستیابی به اطلاعات متقارن به شمارمیآید: Rasmusen,Eric, "Law and Game Theory", at: http://www."