چکیده:
<p dir="RTL">«سقط درمانی» به ختم بارداری، قبل از این‌که جنین توانایی ادامه‌ی حیات در خارج از بدن مادر را داشته باشد، به‌منظور محافظت از سلامت مادر یا به دلیل بیماری یا نقایص جنین اطلاق می‌گردد. تحقیقات صورت گرفته در مورد سقط جنین نشان می‌دهد که رابطه‌ی مستقیمی بین قانونی ‌بودن سقط جنین و کاهش آمار مرگ‌ و میر زنان ناشی از سقط های جنایی وجود دارد اما با تصویب قانون سقط درمانی و صدور مجوز در موارد بیماری‌های جنینی و مادری تعیین شده که باعث عسر و حرج مادر می‌شود تحولی اساسی در زمینه‌ی سقط جنین درمانی صورت گرفت.</p> <p><span dir="RTL">با این وجود موارد زیادی از بارداری‌های ناخواسته است که به دلایل متعدد در قانون موجود، </span><span dir="RTL">مورد توجه قانون‌گذار قرار نگرفته است </span><span dir="RTL">که ضرورت بررسی ابعاد مختلف قضیه را آشکار می‌سازد. همچنان‌که در کشورها رویه‌های متفاوتی برای سقط درمانی برگزیده شده است لازم است که قانون‌گذار ما هم با نگرشی نو به مساله‌ی سقط جنین، زنان زیادی را که قربانی جرایم جنسی شده‌اند تحت حمایت قانونی، بهداشتی و اجتماعی خود قرار دهد.</span></p>
خلاصه ماشینی:
"با توجه به بررسی های به عمل آمده در مورد بارداری زنان از محارم خود و جرم بودن عمل اولیه و این که «حدود» تعطیل بردار نیستند پیشنهاد می شود که قانون گذار نهادهایی غیررسمی و شبه قضایی (مثلا تأسیس بیمارستان هایی خاص که افراد در صورت تمایل به سقط بتوانند به آنجا مراجعه کنند و در رأس آن یک تیم پزشکی متخصص و پزشکان قانونی قرار داشته باشند) را در جهت رسیدگی غیرقضایی و تخصصی امر تأسیس کند و این موارد را در حیطه اختیارات آن ها قرار دهد زیرا در نهادهای تخصصی که تنها توجهشان به بارداری است و نه مجازات کردن ، همه ی ابعاد قضیه به خوبی سنجیده می شود و در نهایت تصمیم مقتضی گرفته خواهد شد.
پیشنهادها: در این باره عدالت کیفری اقتضا می کند که تا سرحد امکان از جرایم خشونت آمیز جنسی علیه زنان جلوگیری شود و در صورت رخ دادن باید نهایت کوشش جامعه و دستگاه های قضایی ، پزشکی و قانون گذاری در جهت کاستن از آثار و عواقب جسمی و روحی بزه دیده باشد که از طرفی اگر بلافاصله بعد از وقوع جرم تحت درمان قرار گیرد امکان از بین بردن بارداری با قرص های ضد بارداری تا ٧٢ ساعت قابل اجراست اما پس از این زمان که نطفه مستقر شده است صدور مجوز سقط درمانی برای این زنان کمترین جبران خسارت نسبت به آنان است زیرا تنها رابطه ای که میان این مادر و فرزند می تواند ایجاد شود حس تنفر و بیزاری است که حتی ممکن است در نهایت با فرزندکشی خاتمه یابد."