خلاصه ماشینی:
"اما در نظریهی هرمنوتیک فطرت،انسان در کانون فرایند ظهور معنای متن قرار میگیرد و از آنجا که منظور از حضور انسان در این فرایند،حضور فطرت او در عمل فهم و دستیابی به معناست و فطرت نیز پایگاه وجودی ثابت و واحد و عمومی است،معنای متن در این نظام هرمنوتیکی نیز همواره ثابت و واحد و همگانی خواهد بود.
ثالثا بیشتر شعبههای هرمنوتیک ابژکتین از ناحیهی روششناسی نامطمئن و خطاپذیرشان دچار مشکل بودهاند اما روششناسی هرمنوتیک فطرت بر عملکرد زوال ناپذیر و خطا ناپذیر سامانهی فطری انسان،که ریشه در سرشت او دارد و لازمهی وجود انسان بهشمار میرود،متکی است و از همین رو باید اذعان داشت که روش دستیابی به معنای متن در این نظام هرمنوتیکی،روشی مصون از خطاست.
فطرت و متن هنری مطابق آنچه در باب فطرت و لوازم آن گفتیم،در نظر آیت الله شاهآبادی،اظهار کمال نیز گونهای کمال است و گرایش به اظهار کمال در کنار گرایش به کمالاتی نظیر علم نامتناهی،قدرت مطلق،حیات باقی و ابتهاج،در زمرهی مهمترین گرایشهای فطری انسان قرار دارد(شاهآبادی، 1386،343).
ویژگی اصلی این نظریه آن است که ضمن التزام به وجود معنای ثابت و واحد برای هر متن،که خود سدی در برابر هرج و مرج در فهم و ظهور تفسیرهای من عندی محسوب میشود،اولا روایت روشنی از ماهیت معنا و فرایند فهم و تفسیر متن ارائه میکند،ثانیا نقش انسان در ظهور معنای متن را در کانون توجه قرار میدهد،ثالثا از روششناسی محکمتر و خطاناپذیری نسبت به دیگر هرمنوتیکهای روشگرا بهره میبرد."