چکیده:
از افزایش نقش و جایگاه بزهدیده در فرایند کیفری به عنوان یکی از نتایج ظهور و گسترش بزهدیدهشناسی حمایتی یاد میشود. مطالعة جلوههای حضور بزهدیده در فرایند کیفری نظامهای مختلف نشان میدهد که میزان تأثیر اندیشههای حمایت از بزهدیده بر نظامهای کیفری متفاوت بوده است؛ به گونهای که در نظامهای کیفری رومی ـ ژرمنی مانند آلمان و فرانسه، نقش بزهدیده در شروع و پیگیری تعقیب دعوای کیفری بیش از نظامهای کیفری کامنلاست. هرچند در کامنلا، نقش بزهدیده در مرحلة صدور حکم بیش از نظام رومی ـ ژرمنی است. در نظام کیفری ایران (در قلمرو جرایم تعزیری) نیز همانند نظام کیفری آلمان و فرانسه حضور بزهدیده در مرحلة شروع و پیگیری تعقیب کیفری چشمگیر است، حال آنکه در مرحلة صدور حکم نقش کمرنگتری دارد. این پژوهش با رویکرد تطبیقی، نقش و جایگاه بزهدیده را در شروع، پیگیری تعقیب کیفری و مرحلة صدور حکم بررسی میکند.
It is mentioned that the enhancement of the role and position of crime victims in the criminal proceedings is the result of emergence and promotion of the protective victimology. The study of victims’ participation in the criminal proceedings shows that the influence of perceptions of the protection of victims on the statue systems is different. The statue systems which are originated from Romano-Germanic system of justice such as France and German، the role of victims in initiating and criminal prosecution is more active (meaningful) than those originated from the common law. Still، the role of victims in the common law system of justice is more active than those Romano-Germanic systems of justice. In the penal code of Iran like the penal code of German and France، victims’ participation in the initiating and prosecution is more active whereas its role in verdict stage pronouncement is less (passive). This paper takes the view (with a comparative approach) the role and position of victims in initiating، prosecution of the criminal proceedings and also in the stage of issuing writs (sentencing).
خلاصه ماشینی:
"با این حال به دنبال ظهور بزهدیدهشناسی ثانویه یا حمایتی، رویکرد حقوق کیفری به ویژه آیین دادرسی کیفری نسبت به بزهدیده تغییر یافت (زینالی و مقدسی، 1391: ش57)؛ برای نمونه اگر قبلا بیشتر جرایم غیر قابل گذشت بودند، اما امروزه تحت تأثیر اندیشههای بزهدیدهشناسی حمایتی نقش شاکی در تعقیب کیفری بیشتر شده و بسیاری از کشورها بدون توجه به نفع عمومی، جنبة عمومی آن را با عنایت به جنبة خصوصی یعنی زیان وارده بر بزهدیده و موضع وی نسبت به تعقیب یا عدم تعقیب متهم ارزیابی میکنند (آشوری، 1378: 10).
در واقع بر اساس این اصلاحیه، پذیرش شکایت کیفری همراه با اقامة دعوای خصوصی منوط به شرایطی شده که در یکی از آنها بر اساس مادة 88 بازپرس میتواند در صورت صدور قرار تأیید طرح شکایت همزمان با آن متناسب با توان مالی بزهدیده او را به سپردن ودیعه (وجه) جهت تضمین پرداخت جزای نقدی تا میزان 15000 یورو که بزهدیده در صورت صدور قرار منع تعقیب تحت شرایطی باید طبق تصمیم بازپرس به متهم پرداخت کند، مکلف نماید ( قانون آیین دادرسی کیفری فرانسه، 1391: مادة 2ـ177).
بر اساس مادة 277 قانون آیین دادرسی کیفری چنانچه در جرایم غیر قابل گذشت حکم محکومیت صادر شود و سپس شاکی خصوصی گذشت کند، محکومعلیه میتواند درخواست تخفیف مجازات را به استناد گذشت شاکی خصوصی ارائه کند و دادگاه نیز مکلف به تخفیف است.
با این حال، همانند دیگر نظامهای کیفری نزدیک به حقوق رومی ـ ژرمنی مشارکت بزهدیده در مرحلة صدور حکم ناچیز بوده و به دیدگاههای وی در تعیین کیفر، کمتر توجه میشود، هرچند در قانون مجازات اسلامی 1392 و لایحة آیین دادرسی کیفری که در مراحل پایانی تصویب قرار دارد، این جنبه اندکی تقویت شده است."