چکیده:
«نظریهء پخش»یا«اشاعه»یکی از نظریههای رایج در باب توضیح چگونگی انتظار نوآوریها و گسترش ایدهها و اندیشههاست.هرچند خاستگاه اولیه این نظریه در رشته جغرافیای انسانی است،اما در موضوعات رشتهء علوم سیاسی و روابط بینالملل نیز کمابیش به کار گرفته شده است.معمای چگونگی اشاعه و بازتاب انقلاب اسلامی در سطح تحلیل منطقهای و سطح تحلیل بینالمللی،و جستجوی الگئی تبیین مناسب،محقق را بر آن داشت تا توان نظریهء پخش را در بازتاب منطقهای و بینالمللی انقلاب اسلامی موردسنجش قرار دهد.آنچه میخوانید،کوششی است در جهت سازماندهی نظری و قالببندی انبوه مواد خام در باب تأثیر انقلاب اسلامی بر سایر کشورها و مناطق که براساس نظریهء پخش صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"نکتهء دیگری که در چندمرکزی شدن پخش میتوان بدان توجه کرد،تلاش برخی از دولتهای منطقه،نظیر عربستان،برای پخش پیامهای ثانویهء انقلاب اسلامی از کشور خود به سایر کشورهای اسلامی،نظیر افغانستان است که در آن زمان در حال جنگ با (1).
1 اگر ایران را بهعنوان مرکز پخش در منطقه در نظر بگیریم و مکانها و مقاصد پخش را کشورهای عربی تصور کنیم،در این صورت امواج پخش وارد محیطی میشود که بعضا محیط ناپذیرا است.
1 فراتر از آن،آنچه از حیث«مسافت یا مکان»گفتنی است،این است که هر چه فاصلهء کشورهای مقصد از ایران بهعنوان مرکز پخش بیشتر باشد،به همان قیاس از میزان پذیرش نوآوری فرهنگی آن کاسته میشود.
4 «نهاد»هایی،نظیر سپاه پاسداران(مثلا در لبنان)،سفارتخانهها(وزارت خارجه)یا رایزنیهای فرهنگی(وزارت ارشاد و سازمان فرهنگ و ارتباطات)، جهاد سازندگی،وزارت بازرگانی،وزارت اطلاعات،و نیز نهادهایی،نظیر حوزههای علمیه،صدا و سیما،انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور،مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی،و بهطور کلی نهادهای شیعی در سراسر جهان میتوانند تسهیلاتی را برای این پخش فراهم کنند.
چنانچه انقلاب اسلامی در عراق به سرانجامی خوش میرسید،در آن صورت انقلاب ایران در ترجمهای بومیتر و در فرهنگی عربی برای کلیه کشورهای عربی،کالای پرجاذبهای میشد و باسرعت و شتابی مثالزدنی،کل خاور میانه عربی را دربر میگرفت و در این میان،عراق یکی از کشورهایی بود که بهگونهء پخش سلسلهمراتبی به ایفای نقش میپرداخت."