چکیده:
هم زمان با پیشرفت های خیره کننده بشر در دستیابی به تکنولوژی های جدید، تسلیحات نظامی نیز متاثر از این پیشرفت ها، مخرب تر و وحشتناک تر از گذشته، توسعه یافته اند؛ به طوری که خواب راحت را از چشمان بشریت ربوده اند. مهم ترین این تسلیحات سلاح های هسته ای هستند که خصوصیت اصلی آنها، کشتار و تخریب بدون تفکیک نظامیان و غیرنظامیان از یک سو و اهداف نظامی و غیرنظامی از سوی دیگر می باشد. دامنه کشتار و تخریب با تسلیحات هسته ای به قدری وسیع است که قابلیت کنترل به یک نقطه مشخص و محدود را نداشته و کنترل کشتار و تخریب توسط این تسلیحات تقریبا غیرممکن است و این در حالی است که یکی ا اصول تثبیت شده و بنیادین حقوق بشردوستانه بر پایه موازین اسلامی و بین المللی، لزوم رعایت «اصل تفکیک» در زمان به کارگیری یک سلاح و انجام حمله نظامی است. در این مقاله کوشیده ایم تا با توجه به اصل تفکیک و جایگاه آن در مقررات بین المللی و اسلامف نقض این اصل را در صورت استفاده از سلاح های هسته ای - توسط متخاصمین - در یک مخاصمه مسلحانه نشان دهیم و بر همین اساس، خلاف رای 1996 دیوان بین المللی دادگستریف عدم مشروعیت تهدید و یا کاربرد سلاح هسته ای را اثبات نماییم.
Together with man's striking advances in the field of new technologies، influenced by such advances، weapons have become more destructive and more horrible and created a terrible situation for humanity. The most important ones among such weapons are nuclear weapons whose main characteristic is mass destruction without any difference between civil and military individuals on the one hand and civil and military goals on the other. The scope of mass destruction by nuclear weapons is so extensive that it cannot be confined to a determined and limited area; and it is almost impossible to control mass destruction by such weapons. One of the established، fundamental، and humanitarian principles which is based on the Islamic and international standards is، however، necessity of observance of the "principle of separation" when a weapon is used and a military attack is made. In the present article، based on the principle of separation and its place in the international and Islamic laws، we have tried to show [consequences of] violation of this principle when، in a military conflict، nuclear weapons are used by one of the enemies، and، therefore، to prove، in spite of the decree issued by International Court of Justice، that making uses of and even threat to make uses of nuclear weapons are illegitimate.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین با تکیه به اینکه عواقب استفاده از سلاحهای هستهای بهگونهای است که لزوما دامنگیر همه میشود و محدوده کشتار آن به صورتی وسیع میباشد که قابلیت کنترل به یک نقطه مشخص و محدود را ندارد و تقریبا کنترل کشتار و تخریب،توسط این تسلیحات غیرممکن بوده و نابودی غیرنظامیان و اموال غیرنظامی با آن حتمی میباشد؛لذا بهکارگیری اینگونه تسلیحات با اصل پذیرفته شده»تفکیک»در حقوق بشردوستانه{o**o}بینالمللی و اسلام در تضاد آشکار بوده و ناقض آن به شمار میآید.
دیوان بینالمللی دادگستری در نظر مشورتی خود در مورد«استفاده یا تهدید به کاربرد سلاحهای هستهای»با بیان اینکه اصل تفکیک جزو اصول بنیادین )ehT selpicnirP lanidraC( حقوق بشردوستانه محسوب میشود با تکیه بر رعایت این اصل،بیان داشت:«دولتها هرگز نباید غیرنظامیان را هدف حمله قرار دهند؛در نتیجه،هرگز نباید از سلاحهایی که قادر به تفکیک و تمیز بین اهداف نظامی و غیرنظامی نیستند،استفاده کنند» ).
مرحوم علامه حلی در کتاب منتهی المطلب روایتی را از امام صادق علیه السلام نقل میکنند که رسول الله صلی الله علیه و سلم در صورت امکان از قتل زنان و کودکان،حتی زمانی که نظامی {o(*)براساس آیه 190 سوره بقره و سیره نبوی و خود امیر المؤمین،ریخته شدن خون افراد غیرنظامی خصوصا زنان و کودکان جزو خونهای بهناحق ریختهشده محسوب میشود."