چکیده:
انعقاد پیمان های دفاعی توسط بازیگرانی انجام میشود که دارای ویژگی کنش گری باشند. به عبارت دیگر، واحدهایی که در شرایط انفعال قرار دارند و یا فاقد ابزار و قابلیت موثری برای نقشآفرینی منطقهای و یا دفاع از خود باشند، قادر نخواهند بود تا شرایط شکلگیری و سازمان دهی پیمانهای دفاعی را به وجود آورند. این امر به مفهوم آن است که بازیگری قادر خواهد بود تا به انجام عمل تعیینکننده مبادرت نماید که از توانمندی لازم برای تاثیرگذاری بر محیط امنیتی خود برخوردار و از سوی دیگر دارای انگیزشهای ایدئولوژیک، ژئوپلیتیکی و یا استراتژیک برای کنترل محیط امنیتی خود باشد.
ایران در زمره کشورهای منطقهای محسوب میشود که در گذشته تاریخی خود از نقشآفرینی محیطی برخوردار بوده است. با بازیگران مختلف بهگونهای تعامل برقرار کرده که نتایج موثر و پایداری برای امنیت و بقای سیاسی کشور بهوجود آورده است. این امر را میتوان انعکاس روح ملی ایران در فضای منطقه دانست. اگرچه قابلیتهای دفاعی جمهوری اسلامی ایران به گونهای مرحلهای رشد داشته است، اما این امر را نمیتوان به عنوان تنها مولفه ارتقای قابلیت منطقهای جمهوری اسلامی ایران دانست. سازماندهی پیمانهای دفاعی در چارچوب «رهیافت نئورئالیسم تدافعی» و اصل «موازنه تهدید» مورد توجه قرار میگیرد. از آنجایی که در محیط منطقهای ایران تضادهای امنیتی متقاطع وجود دارد، از این رو، بهرهگیری از پیمان دفاعی بیشترین مطلوبیت را برای ایران ایجاد میکند.
Iran actually began détente in foreign policy since 1988. At that period، Iran’s foreign policy made some Great powers and regional actors can organize and to make defense pact. They have capacity and variable instrument for self defense or to improve their regional security. These countries can use from ideology، defense motivation and geopolitics situation. Iran has historical role in Middle East. Iranian sprit and its geopolitical situation provide power and capacity for regional defense role. Islamic Republic of Iran for its regional role needs to make power and regional defense coalition.
In this article، I use from “defensive Neo-Realism approach”. This approach has been presented by “Stephen Walt”. He emphasized on “balance of threat”. Iran can use this approach to promote its motivation، national role and capability for defense coalition.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به موارد یاد شده میتوان این سوال را مطرح کرد که جمهوری اسلامی ایران چگونه میتواند امنیت استراتژیک خود را تأمین نموده و ارتقا دهد؟در پاسخ به سوال یاد شده،فرضیه مقاله بر این امر تأکید دارد که از طریق مشارکت و سازماندهی پیمانهای دفاعی میتوان سطح گستردهتری از امنیتسازی را فراهم آورد.
معیارهایی که برای تشکیل پیمانهای دفاعی وجود دارند را میتوان بر اساس شاخصهای زیر مورد توجه قرار داد: اولا،نیاز به خودآگاهی اعضا نسبت به اینکه آنها در یک منطقه قرار دارند،وجود دارد؛ ثانیا،این واحدها باید در مجاورت و نزدیکی جغرافیایی یکدیگر باشند؛ ثالثا،تعاملات شدید و منظم بین آنها وجود داشته و این امر زمینههای وابستگی متقابل را فراهم سازد؛ رابعا،شواهد و قرائنی دال بر وجود میزانی از خودمختاری و تمایز از نظام جهانی وجود داشته باشد،به گونهای که کشورها خود را با دیگران متمایز سازند(مورگان،1381:47).
با توجه به موارد و مؤلفههای یاد شده،عناصر و اجزای پیمانهای دفاعی که مبتنی بر نقشآفرینی رهبر منطقهای است را میتوان به این شرح مورد توجه و تحلیل قرار داد: 1-کشوری که نقش رهبر پیمان دفاع منطقهای را عهدهدار است،نیازمند بهرهگیری از قدرت استراتژیک و همچنین موقعیت ژئوپلیتیکی ویژهای است؛ 2-پیمان دفاعی در فضای رهبری منطقهای بر اساس مدل کنسرت دفاع منطقهای حاصل خواهد شد؛ 3-الگوی تعادل و کنشگری بازیگران در چنین شرایطی بر اساس مدل سه سطحی خواهد بود.
در چنین شرایطی بازیگری که نقش رهبر دفاع منطقهای را عهدهدار است،باید از قابلیتهایی همانند میانجیگری،آشتی،مصالحه و اتخاذ سیاست حفظ وضع موجود برخوردار باشد؛ 6-هرگاه کشورهای عضو پیمان دفاعی با تهدید از بیرون یا درون روبهرو شوند؛تحقق صلح، ثبات و تعادل از طریق واکنش تأدیبی حاصل خواهد شد."