چکیده:
در حال حاضر روستاهایی در تهران وجود دارند که متاثر از پدیده مهاجر پذیری شرایط خاصی و متفاوتی با روستاهای کلاسیک پیدا کرده اند. هدف این پژوهش ارائه چارچوب جامعه شناختی تشخیص و معرفی روستاهای در حال گذار مبتنی بر ویژگی های اجتماعی ـ اقتصادی آنها است. این تحقیق با استفاده از روش پژوهش اسنادی و مطالعه میدانی تلاش کرده است تا شناخت دقیقتری از این روستاها فراهم کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهاجرین از سه منشاء شهرهای حاشیه تهران، شهر تهران و سایر شهرهای کشور به روستاهای مورد بررسی وارد شده اند. مهاجرین با وجود آنکه در روستاها زندگی می کنند اما شیوه معیشت غالب خدماتی و صنعتی است که در خارج از روستا و عموما در تهران و شهرهای حاشیه آن صورت می گیرد. روستاهای مورد بررسی را می توان روستاهای خوابگاهی نامید که شکل سکونتی جدیدی به شمار می رود و با روستاهای کلاسیک تفاوت های بینادی دارند.
خلاصه ماشینی:
در چنین شرایطی مشـکلات شهری کشورهای در حال توسعه از قبیل معضلات اقتصادی ناشی از فربه گی بخش اقتصاد غیر رسمی ، معضلات زیست محیطی مانند آلودگی ، کمبود آب آشامیدنی سالم ، کمبود مسکن ، و پیامدهای اجتماعی نظیر کمبود منابع و امکانات خدماتی ، بهداشتی و آموزشی برای پاسخگویی به نیازهای جمعیت رو بـه تزاید، توزیع سنی نامتعادل، بیکاری و فقر(گیدنز، ١٣٨٦: ٨٥٦ - ٨٥٣) سربار روستاهای مهاجر پذیر که در نزدیکی شهر مرکزی و شهرهای اطراف واقع شده اند، می شود.
در این مقاله که بخشی از یافته های پژوهشی در دو روستای حصار مهتـر و انجـم آبـاد از بخـش مرکزی شهرستان رباط کریم واقع در منطقه کلانشهری تهران را ارائه می کند، سعی می شود؛ در مـورد چارچوبی جامعه شناختی برای تشخیص روستاهای در حال گذار و ترسیم سیمای آنها بحث شود.
با توجه به استقرار کارگاههای صنعتی در پیرامون شهرهای حاشیه ای و مرکزی و امکان اشتغال مهاجرین در این کارگاه ها از سویی و فراهم بودن امکان سکونت ارزان آنها در روستاهای در حال گذار از سویی دیگر، این نقاط جمعیتی در ارتباط عملکردی با شهرهای حاشیه ای و مرکزی، ایفای کارکرد خوابگاهی برای کارکنان کم درآمد بخش های خدمات و صنعت را بر عهده دارند.
همچنین این سکونتگاه ها با افزایش جمعیت و تأثیر پذیری از شهر مرکزی تهران و شهرهای اطراف آن در فرایند گذار از روستا به شهر نیز قرار گرفته اند.