چکیده:
جامعه گرایی (communitarianism) به عنوان یک جریان فکری مؤثر در تفکر سیاسی معاصر، نحله ای کاملا ضد لیبرالی نیست. گرچه برخی از چهره های آن، نظیر مکین تایر در تقابل با کلیت سنت لیبرالیسم قرار می گیرند عمده متفکرین این نحله در درون سنت لیبرالیسم، طبقه بندی می شوند. در حقیقت، آنان با تلقی های فردگرایانه از لیبرالیسم ـ که سهم جامعه را در تکوین مفاهیم و ایده های اساسی جامعه سیاسی نادیده می گیرد ـ سر ستیز دارند. جامعه گرایی معاصر ـ که بر نقش درک ها و تفاسیر شکل گرفته در بستر اجتماع تاکید می کند و خواهان اهتمام و به رسمیت شناختن این گونه درک ها در نظریه پردازی عدالت و دیگر موضوعات سیاسی است ـ رویکردی هرمنوتیکی به سیاست دارد. این رویکرد هرمنوتیکی با نواقص و مشکلاتی مواجه است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است
خلاصه ماشینی:
"به یاد میآوریم که رالز در ترسیم وضع اصیل،افراد تصمیمگیردربارۀ محتوای اصل عدالت را غافل و جاهل نسبت به بسیاری از امور از جمله اینکه به کدامجامعه و شرایط تاریخی-اجتماعی تعلق دارند،تصور میکرد؛حال آنکه از نظر مکین تایر،هرگز نباید جامعه را نسبت به فرد در درجه دوم اهمیت قرار داد و هویت اخلاقی و سیاسی فرد دربطن جامعۀ معین و خاص شکل میپذیرد.
براساسهمین رویکرد مشترک است که مکین تایر و تیلور،هر دو در نقطۀ مقابل رالز میایستند؛زیرانظریه عدالت رالز بر این نکته تأکید دارد که میتوان محتوای اصول عدالت و پایههای اخلاقینظام اجتماعی را بدون تکیه بر تصور خاصی از خیر و تعریف خاصی از ماهیت فرد انسانی رقم زد.
همداستان نمیباشد و این نکته به سبب آن است که تیلور هم در مقولۀ تحلیلاخلاق و داوری اخلاقی و هم در مقوله هویت فرد و عناصر دخیل در آن،نقش خاصی برایجامعه و ارتباطات افراد با یکدیگر و تعلق و تعهد فرد به جامعه زبانی خاص قائل است و از اینرو در عین حال که تیلور،خارج از سنت لیبرالی به سرنمیبرد متفکری جامعهگرا شناخته میشود.
کانت در حکمت عملی خود،اصول عدالت(پایههای اصلی نظامحقوقی)و اصول اخلاقی را با اوامر مطلق عقل محض که از طریق من استعلایی صاحب ارادهنیک،یعنی فردی که فارغ از هرگونه غرض و غایت فردی و اجتماعی و فقط به قصد انجاموظیفه،حکم میراند،گره میزند؛بنابراین پیشفرض کانت،این است که این امکان وجود داردکه فرد انسانی از همۀ علایق و منافع فردی،عاری شود و مستقل از هرگونه عاملی(از جملهسنن اجتماعی و اقتضائات سبک زندگی اجتماعی خاص)صرفا براساس خرد ناب حکم براند ووظایف عملی(اخلاقی و سیاسی)را تشخیص دهد."