خلاصه ماشینی:
"آن گاه ساکایدانی، دراصلیترین بخش نظری مقاله خود، عبارات اسمیه معرفه در قالب ضمایر و انواع آن وساختهای فعلی صیغه مجهول و ناقص را به منزله دو شیوه مهم مبتداسازی در زبان عربیکلاسیک در نظر گرفته و در همین راستا، به نظرات دو دستورینویس متقدم زبان عربی،یعنی ابنهشام و ابنیعیش نیز اشاره کرده و سپس همبستگی میان عبارات اسمیه معرفه وساختهای فعلی را در متون روایی قرآنی از نزدیک بررسی میکند.
4) متون روایی قرآن این مقاله دو هدف دارد: اول اینکه چه موقع و چرا قاعده حفظ موضوع در متون رواییقرآنی شکسته میشود؟ دوم اینکه چه نوع همبستگی میان ساختهای عبارت اسمیه وساختهای فعل در حدود و ثغور گستره گفتمان به چشم میخورد؟ 4-1) چند نمونه قرآنی مطابق با قاعده حفظ موضوع در شماری از قصص قرآنی، مشارکین با اسمهای نکره معرفی میشوند: آیه 19 سوره یوسف: «و جآءت سیارة فأرسلوا واردهم...
این تغییر به چندصورت زیر رخ میدهد: 4-2-1) تغییر زاویه دوربین و میزان همدلی در داستان موسی و جوان همراهش (آیات 60ـ62 سوره کهف) دو چهره به ترتیب زیرمعرفی میشوند: «و اذ قال موسی لفتاه لا أبرح حتی أبلغ مجمع البحرین أو أمضی حقبا» (60) و [یاد کن ]هنگامیرا که موسی به جوان [همراه] خود گفت: «دستبردار نیستم تا به محل برخورد دو دریا برسم،هرچند سالها[ی سال] سیر کنم.
در آیه بعدی، این فرد با ضمیر و موسی با نام خودش مخاطب قرار میگیرند: «قال له موسی هل أتبعک علی أن تعلمن مما علمت رشدا» (66) موسی به او گفت: «آیا تو را ـ به شرط اینکه از بینشی که آموخته شدهای به من یاد دهی ـپیروی کنم؟» بنابراین، زاویه دوربین از موسی به آن فرد تغییر میکند؛ پس میزان همدلی نسبت بهموسی کمتر از آن فرد است."