چکیده:
فلسفه حقوقی مقابله با خسارت چیست و بر اساس کدام یک از تئوریهای «مبتنی بر اصول»، «فایده گرادی» ، «مبتنی بر قاعدة مطلق»، «مبتنی بر فضیلت»، «حقوق طبیعی»، «پوزیتوسیم»، «رآلیسم» و «مکتب حقوق به مثابه تفسیر» قابل توجیه است؟ این مقاله ضمن توصیف کوتاهی از قاعده مقابله با خسارات و اشاره به مسائل حقوقی که نویسندگان محترم در طول دو دهه گذشته حول آن اظهار نظر فرمودهاند، درصد اثبات این مطلب است که قاعده مقابله با خسارات بر اساس فایدهگرایی اقتصادی بنا شده و با سایر مکاتب حقوقی نیز هماهنگ است و یا حداقل تضادی ندارد. به نظر میرسد، قواعد غیر موضوعة فراوانی را نمیتوان پیدا نمود که از دیدگاه مکاتب مختلف فلسفی موجود، وجاهتی همانند قاعده مقابله با خسارت داشته باشد. اگر این ادعاها ثابت شود در پذیرش یا نهادینه کردن چنین قاعدهای، توسط قانونگذار و قضات، نباید تردید جدّی روا داشت.
خلاصه ماشینی:
"هرچند که عامل زیان،زیانی را وارد کرده و رابطه سببیت هم کامل است باز هم این قاعده مقرر میدارد،برای حفظ سرمایههای جامعه و شخص زیاندیده و گاهی فراتر از آن برای حفظ سرمایههای زیانزننده،زیاندیده باید با مقابله با خسارات،جوانب اقتصادی(فلسفه اقتصادی حقوق)و جوانب فرهنگی(رعایت هنجارها)و سایر جوانب اجتماعی و انسانی (حقوق طبیعی)را نیز مراعات کند.
هرچند ادعاهای اصلی مکتب حقوق طبیعی مورد قبول اثباتگرایان نیست و آنها،به طور مسلم این ادعا را که«اعتبار حقوقی یک قاعده،ضرورتا به اوصاف اخلاقی ماهوی آن بستگی دارد»مردود میشمارند،ولی به نظر میرسد قاعده مقابله با خسارت،اعم از اینکه پایه اخلاقی داشته باشد یا نداشته باشد،با عدالت و انصاف مطرح در حقوق طبیعی انسانها سرسازگاری دارد.
به نظر میرسد،اگر حقوق به مثابه تفسیر را بپذیریم و همچنین قائل شویم تفسیر بدون ارزشگذاری امکان ندارد،و همچنین قبول کنیم که نظریههای هنجاری حداقل با مسأله ارزشها مرتبط هستند(مثلا آیا برای حمایت از خوانده باید قاعده مقابله با خسارات را پذیرفت،آیا چنین کاری منصفانه است،آیا چنین پذیرشی به عدالت نزدیکتر است)، چارهای وجود ندارد.
اگر نظر یک قانونگذار مؤمن و راسخ ولی غیر معتقد به تفسیرهای متفاوت از متون مورد استناد این باشد که«الزام به انجام تعهد»دستور خدا است و تخطی از آن جایز نیست، در این صورت اصلا بحث از اولویت قاعده مقابله با خسارات بر الزام به انجام عین تعد با چنین قانونگذاری عبث و بلا جهت است؛زیرا،اجرای قانونی که او آن را قانون خدا میداند و خدای عالم به ظواهر و بواطن آن را وضع کرده،به هر قیمت و لو ورود ضرر فراوان(حتی نابودی کل بشریت)اولویت دارد."