خلاصه ماشینی:
"اگرچه حذف مارشیمون ایران را از خطر چالشی دیگر-و به حتم بزرگتر از آنچه اسماعیل آقا سمکو طی چند سال ایجاد کرد-رهانید،اما باعث به وجود آمدن درگیریهای خونین در منطقه شد که دود آن مستقیم به چشم زنان،مردان و کودکان ارومیه،سلماس،ساوجبلاغ مکری(مهاباد) و دیلمقان-که البته به سبب مقاومت و رسیدن نیروی کمکی از تبریز چندان صدمهای ندید-و روستاهای اطراف شد.
راجع به تأمین معاش این بیچارگان که در تحت تهدید مجاعه و سرمای سخت زمستان مجبور از استرحامات تلگراف شده بودیم بدبختانه جوابی مرحمت نشده ایالت جلیله نیز که از این اوضاع اسفآور متأثرند به واسطه نبودن وجه در آذربایجان قادر به مساعدت عملی نبوده مراتب را به مقام مقدس اظهار میدادند اگر انصاف است که با وجوه اعانه کلی اهالی ارومیه در مرکز این فلکزادگان از سختی تلف شویم عرض مینماییم والا ترحما از محل اعانه که در مرکز باقی است تا احتیاج ارومیه ماهانه سه هزار تومان به ایالت جلیله وجه برسانند»(ص 153) نمونههای زیاد دیگری وجود دارد که لحن نوشتهی آنها کموبیش درخواست کمک به اشکال گوناگون،دادخواهی،احقاق حق و رفع ظلم و ستمی است که براهالی مناطقی که مورد تهاجم واقع شدهاند رفته است.
کوششگران کتاب پس از معرفی نسخهی خطی این&%17326JTKG173G% اثر،متن آن را که در ده فصل تدوین شده است چاپ کردهاند و نظر به اینکه نویسندهی این نسخه خود در جریان رویدادها از نزدیک حاضر و ناظر بوده،نوشتههای او دارای اهمیت است و به عنوان مأخذی دست اول میتوان به آن توجه کرد."