چکیده:
این مقاله قصد دارد به خاستگاههای نمایشی درام روستایی در ایران بپردازد و با مقایسة این مفهوم با درام شبانی، به دریافت تازهای از گونههای ادبیات نمایشی جهان برسد. اکبر رادی، یکی از برجستهترین نمایشنامهنویسان معاصر، بسیار تحتتأثیر آنتوان چخوف و سبک پرداختهای نمایشی او بوده است. دو نمایشنامة او با عناوین مرگ در پاییز (1344) و در مه بخوان (1355) کاملا تحتتأثیر الگوهای درام روستایی چخوف، بهویژه داییوانیا نوشته شده است؛ دو نمایشی که صورت¬بندی گونه¬ای نگاه دراماتیک ایرانی به فضا، انسان و روابط آدمهای روستایی فرهنگ معاصر ما را نشان میدهد. کشف و شهودی که تأثیر خود را بر شعر، درام، داستان و سینمای ایران برجای گذاشت و فرایند تأملات دراماتیک ایرانی نیز با آن رقم خورد. در این مطالعه، از دیدگاه تأثیرپذیری یک گونه و مهمتر از آن، جهش در جایگاه و تراز فرهنگی یک زبان و گونة کاملا بومی، جهان¬شناسی درام روستایی ایرانی مورد توجه قرار میگیرد. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، به مهمترین شاخصهای نمایشی این گونة دراماتیک میپردازد و با طرح مصادیقی از نمایشنامههای یادشده، چشماندازی انتقادی در اختیار خواننده قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"دو نمایشنامۀ او با عناوین مرگ در پاییز(1344)و در مهبخوان(1355)کاملا تحتتأثیر الگوهای درام روستایی چخوف ،به ویژه داییوانیا نوشته شدهاست؛دو نمایشی که صورتبندی گونهای نگاه دراماتیک ایرانی به فضا،انسان و روابطآدمهای روستایی فرهنگ معاصر ما را نشان میدهد.
در ایران نیز اکبر رادی با مرور آثار چخوف و به ویژه ترجمۀداییوانیا،به تأثیر از او آثاری مانند مرگ در پاییز و در مه بخوان را نگاشت که موجبپدید آمدن گونهای به نام درام روستایی ایرانی شد.
همچنین،رادی شکاف بین نسلها مانند مهاجرت پسر ونبود وحدت بین دو نسل،عوامل تهدیدکنندۀ بافت اصیل روستا و دو عنصر پدر و زنروستایی را-که تندیسهای پایداری فرهنگ روستایی هستند-در کنار مسائل دیگررمزگشایی فرهنگی میکند تا به این تفسیر برسد که جامعهای با این همه عمق معنوی وآدمهای رشید چگونه در برابر تندباد پلید زندگی نو و فشارهای آن تسلیم میشود؛تسلیمی که نه ناکجاآبادی غمانگیز ختم میشود؛ناکجاآبادی که نسل تازۀ آن برایخدمت و پایمردی حضور ندارد ور این حضور نداشتن رنجی بر دل نسل قبل است کهمیخواهد اینگونه نباشد،ولی ناتوان از پیشگیری آن است.
نتیحهگیری درام روستایی جریان نو و مدرنی است که از مراحل مختلف تاریخی و خلاقه عبورکرده است؛ولی فقط در دورهای،با خلاقیت نویسندگان توانایی مانند تور گنیف چخوف به بلوغ و چارچوپ تعریفشدۀ محتوایی و ساختاری دست یافته است،بهگونهای که این ژانر مورد توجه نویسندگان و روشنفکران سایر ملتها از جمله ایرانقرار گرفته است."