خلاصه ماشینی:
باید دانست مسئلهای را که مثلا صاحب الشرایع دیروز مطرح کرده بود متناسب با قالب و شرایط آن روز مطرحشده و امروزه نیز قالب و کلمات آن به تناسب تغییر مینماید ولی محتوا همان است.
اما رحمه اله علیه در مسئله ولایت فقیه، بههنگام طرح موضوع ولایت،ازآنجاکه بعضیها آنرا غلط میفهمیدند و میگفتن، ولایت یعنی اینکه هرچه را که ولی فقیه تصمیم میگیرد فقط آن حاکم است و مردم از خود اختیاری ندارند را رد کرده و عکس عقیده را داشتند و میگفتند ولایتی که فقیه بر مردم دارد از قبیل ولایت بر ایتام یا ولایت بر صغاروقصار است و مقصودشان این نبود که مردم قاصرند،نخیر،بلکه میخواست از این تشبیه مطلب دیگری را بدست دهد و بگوید که مصالح اینها باید صددرصد مدنظر باشد و هیچگونه خواسته شخصی نباید در کار دخالت داشته باشد و تصریح میکنند که اگر چنانچه ولی امر ذرهای از مصالح مولی علیه منحرف گردد،دیگر خودبخود عزل میشود، چون وکالتی که داشته درهمینحد بوده است وکیل اگر در وکالتش تخلف کرد معزول میشود.
باز تاکید میکنم که اصول حاکم در فقه اسلامی عقل،فطرت و خرد است که بنابهفرمایش حضرت امیر،انبیاء مبعوث شدهاند تا به عقل مردم مدد رسانند و لذا معلوم است که روش ما عوض میشود،یعنی فقیهی که هزار سال پیش زندگی میکرد،نحوه استنباطش با فقیه امروزی یکسان است،منتها امکانات و شرایطی که امروز وجود دارد،دست فقیه را در استنباط بازتر کرده است،دست فقیه امروز بخواهد نجس یا پاک بودن الکل را اعلام کند، دارای امکاناتی برای پاسخ خود است.