چکیده:
اصول و مبانی توسعه پایدارء میتواند به سه
روش مختلف در سود محیط زیست مسکونی به
کار رود: با اعمال توسعه متراکم با ساختمانهای
کوتاه مرتبه؛ با نوآوری در تدوین اصول تفصیلی
طراحی شهری؛ و درنهایت با ایجاد فرمی از شهر
که استفاده بهینه از انرژی را تضمین کند. هر یک از
این روشها دارای مزایا و معایب مشخصی
هستند. خواست برخی از معماران و هواداران
محیطزیست, خلق شکل شهری بسیار فشرده و از
لحاظ بصری به هم چسبیده است. اگر در این گونه
شکلهای فشرده افراط شود و یا به نحوی دنبال
که موجب استانداردیزه شدن فضای شهری
خاصی شود اولا چندان واقعبینانه نیست و درثانی
گاه نیز بسیار مضر است.
خلاصه ماشینی:
"چه الگویی برای راهنمایی طرحهای محیطی در زمینه مسکن وجود دارد؟پیشفرضها و پایههای عقلانیآنها چه هستند؟آنها چگونه به اصول و مبانی توسعه پایدار مربوط میشوند؟ روش تحلیل تجزیه و تحلیل محیطهای مسکونی به نوبه خود لزوم بازنگری نظریههای مختلف طراحی شهری را یادآورمیشود.
این پیشنهاد،گزینۀفشردهای از حومههای پراکنده امریکایی است و در همان حال درسهایی را که ازمطالعات انواع مسکنهای متعدد به دست آمده به کار میبندد و نیز میآموزد کهسلائق و خواستههای جاافتادهای نیز راجع به سیمای بصری و محیطی املاکحومهای وجود دارد،که باید در طراحی مورد توجه قرار گیرند.
املاک و محلههایمسکونی با تراکم بالا و ساختمانهای کوتاه مرتبه یقینا مزایای بیشتری دارند چون از یک طرف دارای مسائل ومشکلات ناشی از تراکمهای حومهای بسیار پایین-همچون ایالات متحده-نیستند و از طرف دیگر مسائلمربوط به بلندمرتبهها-آنگونه که در بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی به وجود آمده است-نیز در آنها به چشمنمیخورد.
جنبههای تفصیلی:جایگاه معیارهای طراحی این نظر کاملا جاافتاده است که استانداردهای خاص یا ضوابط اجرایی درباره موضوعاتی چون نور خورشید،روشنایی روز،محرمیت،چشمانداز و دسترسی در مقایسه با معیار تراکم،اساس و پایه قابل اعتمادتری را برای کنترل توسعه مسکونی فراهم میآورند.
با وجود این،چهارنتیجه خاص را میتوان از این بحثها به دست آورد: 1-توسعه پایدار مفهوم مبهمی است و میتواند به معانی زیر تعبیر شود:محیط زیستی که میخواهد شبیه بهگذشته باشد،یا محیطی که میخواهد در درازمدت مطلوب باقی بماند،و به تعبیری دیگر محیطزیستی کهمصرف انرژی را کاهش میدهد و از تأثیرات توسعه شهری بر حومهها میکاهد."