چکیده:
زمینه: در سه دهه اخیرمؤسسات آموزش عالی از رشد کمی چشمگیری برخوردار شدهاند. افزایش تقاضا برای آموزش عالی و درنتیجه افزایش هزینه هاو نیزمحدودیت منابع مالی ،توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش کارایی واثربخشی وسرانجام بهبودوارتقاءبهره وری جلب کرده است.ازسوی دیگرآموزش عالی با نقدهایی از قبیل کاهش کیفیت، عدم تناسب برون داد با نیازهای بازارکار و ... مواجه است.پاسخگویی به چنین انتقادهایی مستلزم یافتن راه حل های نوین برای بهبود عملکرد نظام آموزش عالی است. هدف: پاسخ به پرسش های اساسی در حوزه سنجش بهرهوری آموزشی از قبیل: مدیریت آموزش عالی برای سنجش بهرهوری آموزشی اعضای هیات علمی با چه مسائل ودشواری هایی مواجه است؟ به عبارت دیگراگرمدیران دانشگاه ها ومراکزآموزش عالی درصدداندازهگیری میزان بهرهوری آموزشی اعضای هیات علمی باشند، با چه چالش هایی مواجه خواهند شد.ضریب اهمیت هریک از چالش های مشخص شده چقدراست وباید رفع کدام چالش دراولویت قرارگیرد؟نتیجهگیری:در این مقاله کوشش شده است ضمن مرور مقوله بهره وری درنظام آموزش عالی بطورکلی، چالش های پیش رو در سنجش بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه ها بطوراخص مورد بحث قرارگیرد.درپایان پیشنهادهایی بمنظور مواجهه مدیران آموزش عالی باچالش های سنجش بهرهوری آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاهها ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
"به این منظور مطالعه بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی دانشگاهها میتواند به عنوان گامی به سوی ارتقاء کیفیت درنظام آموزش عالی به ویژه در سطح دانشکدهها و گروه های آموزشی تلقی شود.
5- تدوین مدل ویژه، یااستاندارد یکسان برای سنجش بهرهوری همه دانشگاهها یکی دیگر از چالشهای سنجش بهرهوری آموزشی در دانشگاهها این است که آیا میتوان از مدلی یکسان یا استاندارد برای انواع دانشگاهها صرفنظر از ماهیت رشته علمی مانند نظری یا فنی و علوم پزشکی استفاده کرد؟ Burger & Seif Doellefeld Noser نتایج بررسی وضع موجود حاکی ازاین است که اغلب پژوهشها تنها به ارزش یابی عملکرد یک جنبه از فعالیتهای اعضای هیأت علمی پرداختهاند.
با توجه به مشکل مورد اشاره این پرسش مطرح می شودکه آیا اساسا فعالیتهای پژوهشی و آموزشی اعضای هیأت علمی قابل تفکیک اند؟ اعتبارداده های مربوط به عملکرد یا بهرهوری آموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی چقدر است؟ روشن است که پاسخ به چنین پرسشهایی نیازمند وجود روشهای معتبر برای تفکیک داده های مربوط به هر فعالیت به منظور تمهید امکان مقایسه درون داد با برون داد است.
با توجه به درهم تنیدگی عملکردآموزشی و پژوهشی اعضای هیأت علمی و عدم شفافیت درون داد اعتبارات مالی ،امکان تفکیک هزینه های آموزش عالی به منظور مقایسه بهرهوری آموزشی و پژوهشی با محدودیت مواجه است.
از سوی دیگر سایر عوامل اقتصادی- اجتماعی خارج از نظام آموزشی نیز بر بهرهوری اعضای هیأت علمی موثراست اما به دلیل دشواری سنجش آن میزان تاثیر این دسته از عوامل نسبتا ناشناخته مانده است."