چکیده:
هدف این مقاله تبیین رابطه ی علم و دین، بر اساس آن نوع از ارتباط که علم دینی را معنادار تلقی می کندمی باشد. بر این مبنا رویکرد تهذیب و تکمیل علوم، بررسی و نقد شده است. این رویکرد که طرفداران زیادی دارد، اهتمام خاصی به تلفیق عناصر تمدن اسلامی و علوم جدید و غربی دارد. روش: روش تحقیق کیفی و از نوع تحلیل اسنادی می باشد و روش تجزیه وتحلیل داده ها به صورت نقد و تحلیل محتوایی میباشد. یافته ها:این مقاله با ذکر ایراداتی این رویکرد را نا کارآمد می شناسد؛وسرانجام، رویکرد تاسیسی راپیشنهاد می کند؛ این رویکرد با تکیه بر علم شناسی معاصر، بیان می کند که علم، پدیده ای فرهنگی و انسانی بوده و در فرایند تولید و بقای خود، مبتنی بر پیش فرضهای متافیزیکی است. در واقع؛ بدون زیربنای فلسفی، هویت خود را از دست خواهد داد. نتیجه گیری: تلاشهای زیادی صورت گرفته که هدف آنها اصلاح، ترمیم و بازسازی علوم رایج به واسطه رویکرد تهذیب و تکمیل است. بر اساس این رویکرد، فلسفه و فرهنگ همان گونه که در علم شناسی معاصر به اثبات رسیده، مقوم علم است. علم کنونی حاصل مشاهده محض نیست، بلکه قابلیتهای فکری و نظری دانشمند در فهم و تفسیر مشاهدات، نقش تعیین کننده ای دارد. دانشمند علوم انسانی که ادعای دیندار بودن دارد، باید به جای آنکه نقش تزیینی برای حضور ارزشهای دینی در علم قائل باشد، مضامین متافیزیکی موجود در اندیشه اسلامی را درباره انسان، از دین استنباط و استخراج کرده، در فرایند علم ورزی خود، این مبانی را به کار گرفته، به تولید و تاسیس علم اسلامی بپردازد
Aim: The author of the article aims to study the relationship between science and religion .In this survey purification and edification approach in sciences is criticized .The mentioned approach intends to combine the Islamic civilization elements and western modern sciences.Method: The method is quality research method and documentary analysis and data analysis is critical and content analysis. Results: The result of the study shows the insufficiency of the approach and suggests an institutional approach. Institutional approach based on contemporary scientology introduces science as a cultural and humanistic phenomenon and derived from philosophical and metaphysical pre hypotheses in production and existence process.
Conclusion: The paper concludes that there are many attempts to reform and correct the contemporary sciences through purification and edification approach.Throgh the mentioned approach philosophy and culture – as proved in contemporary scientology -are promoting the science. The contemporary science is not the result of mere observation and the mental and theoretical capacities of scientist have a significant roll in his understanding and interpretation. The religious scientist should study the metaphysical aspects of islamic thought and develop the idea in his scientific production.
خلاصه ماشینی:
دانشمند علوم انسانی که ادعای دیندار بودن دارد، باید به جای آنکه نقش تزیینی برای حضور ارزشهای دینی در علم قائل باشد، مضامین متافیزیکی موجود در اندیشۀ اسلامی را دربارة انسان ، از دین استنباط و استخراج کرده ، در فرایند علم ورزی خود، این مبانی را به کار گرفته ،به تولیدو تأسیس علم اسلامی بپردازد.
(همان ) الفاروقی نیز بر آن است که برای اسلامی گرداندن علوم ، باید هر یک از رشته های علمی جدید را بازسازی کنیم ، چنان که حاوی اصول اسلام در روش شناسی ،در خط مشی، در اهداف و آمال مورد نظر آن باشد.
برای مثال ،استناد به حدیث پیش گفته که بیان می کند در تجربه ، علم نوینی به دست می آید، ممکن است این احساس را در ما بیافریند که در این حدیث ، روش تجربی به منزلۀ روشی در تحقیق علمی مطرح شده است .
مراد از این عنوان ،آن است که علم دینی همچون هر نوع تلاش علمی دیگری، باید در پرتو قدرت الهام بخش پیش فرضهای خاص خود از سویی و گیرو دار تلاش تجربی از سوی دیگر،تکوین یابد؛بدین معنا که علوم انسانی اسلامی در گرو آن است که بتوان اندیشۀ اسلامی را به منزلۀپشتوانۀ متافیزیکی برای تحقیق در علوم انسانی لحاظ کرد.
درهمۀ مواردی که ذکر شد، در تولید فرضیه های علمی، آزمون نظریه ها، تمییز علم از غیر علم و ارکان علوم انسانی ،دین که فارغ از محدودیتهای بشری است ،می تواند بهترین پشتوانه باشد؛به خصوص دینی که ادعای خاتمیت و کامل بودن آن به اثبات رسیده و میان تمام فرق مسلمین ، اتفاق نظر وجود دارد که به دلایل روشن ،اسلام ،دین کامل و آخرین دین الهی است .