خلاصه ماشینی:
"بنابراین هرگونه تعریف علمی از کار باید شامل کوششهای فکری نیز باشد،زیرا در صنایعجدید،مغز به اندازه بازوها مورد احتیاج است و این موضوع نباید سبب شود که کارگران یدی در موقعیت پایینتری از نظر استفاده از نعم مادی موجود در جامعه قرار گیرند.
منابعکارکنان سازمان و منافع جامعه فصل مشترک بیشتری پیدا کنند و بالاخره ارزیابی عملکرد منابعانسانی در هر سازمان از چگونگی ترکیب منافع فرد،سازمان و منافع فرد،سازمان و جامعه،ممکنخواهد بود(گلشن فومنی،1379،189) وجدان کاری عبارت است از:احساس تعهد درونی به منظور رعایت الزاماتی که در ارتباط با کار موردتوافق قرار گرفته است.
د)نظارت بر چگونگی تشویقات و نیز تنبیهات سازمانی کارکنان با توجه به اثرگذاری بسیار زیاد مشارکت سازمانی کارکنان در پیشبرد اهداف سازمان،بهمنظور افزایش بیشتر میزان مشارکت سازمانی کارکنان به موارد ذیل توجه کنند: به کارگیری مکانیسمهای خود انگیزشی،پرواضح است که انگیزه در تقویتوجدان کاری نقش بهسزایی ارد،البته در سازمان باید به دنبال مکانیسمهایانگیزشی پایدار بود تا اثر آن نیز پایدار باشد.
با توجه به اهمیت میزان تأثیر گذاری متغیر احساس بیگانگی ازکار کارکنان بر متغیر وجدان کاری،پیشنهاد میشود مدیران ومسئولین سازمان به منظور کاهش بیشتر میزان احساس بیگانگیاز کار کارکنان سازمان در محیط کار به موارد ذیل توجه کنند: الف)به کارکنان اجازه داده شود تا ابتکار،مهارت و استقلال عملفردی خود در چگونگی انجام کار استفاده کنند که البته این امرخود مستلزم پیاده شدن سبک مدیریتی مشارکتی در سازماناست.
سیستم تشویق و تنبیه مناسب:با توجه به طراحی سیستم ارزشیابی و ارزیابی عملکرد مناسب،کارکنان براساس عملکردشان مورد تشویق یا تنبیه قرار گیرند تناسب نوع کار با توانایی کارکنان:از جمله مواردی است که در صورت رعایت آن نقش موثری بریافزایش وجدان کاری دارد."