چکیده:
این نوشتار به اختصار درصدد تبیین نقش پارسایی در پژوهش است. همچنین در پی آن است که نشان دهد نظام اعتقادی و ارزشی پژوهشگر، نه تنها موضوعات و مسائل پژوهشی او را تحت تاثیر قرار میدهد و موجب میشود مسائل خاصی برای او مهم جلوه کند و مسائلی دیگر برای او بیاهمیت و فاقد ارزشی پژوهشی باشند، بلکه در فرایند پژوهش، و همچنین در نتایج پژوهشیاش نقش بسزایی ایفا میکند. تقوا و پارسایی سبب میشود یک پژوهشگر حتی در حوزة علوم تجربی و پایه، بهتر و دقیقتر واقعیتهای عالم را بفهمد و کشف کند
خلاصه ماشینی:
"158 تحلیل دوم که تا اندازهای شبیه به تحلیل نخست است، به این صورت است که اخلاق و تقوا موجب اعتدال و عدالت درونی فرد میشوند و عدالت درونی نیز موجب عدالت بیرونی میشود و عدالت بیرونی در عرصة علم نیز به معنای درک واقعیتها و حقایق عالم است؛ انسان مجموعهای از نیروهای متضاد و متزاحم دارد و هر نیرویی، بیتوجه به نیروهای دیگر، در اندیشة ارضای خویش است.
برای مثال، یک جامعهشناس مسلمان هرگز در پژوهشهای جامعهشناسی خود به نتیجهای مانند نتیجهگیری دورکیم نمیرسد؛ یعنی نمیتواند قائل به جبر اجتماعی شود و انسانها را همچون پر کاهی در مصاف گردباد روح جمعی بداند و هیچ اختیار و انتخابی برای آنان قائل نباشد؛ زیرا در آن صورت باید از اسلام و نبوت و اخلاق دست بردارد؛ چرا که اگر کسی انسان را مجبور دانست و هیچ اختیاری برای او قائل نبود، در آن صورت نمیتواند دلیلی معقول برای ضرورت بعثت و نبوت داشته باشد.
نویسنده که هیچ یک از این دو ایده را صائب نمیدانم، بدون آنکه در این نوشتار بخواهم به نقد و بررسی آنها بپردازم، فقط دیدگاه مورد قبول خود را دربارة نقش اخلاق و پارسایی در پژوهش تبیین کردم و به اختصار نشان دادم که نظام ارزشی و دینی یک پژوهشگر، هم در انتخاب موضوع و مسألة پژوهش، هم در روند انجام پژوهش، هم در نتیجهگیری از پژوهشهای انجام شده و هم در نوع تولیدات پژوهشی تأثیر غیرقابل انکاری دارد."